دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

کتاب ساختار انقلابهای علمی مهمترین اثر تامس کوهن و یکی از پرفروشترین کتاب‌های فلسفی قرن بیستم است. امتیاز کتاب در این است که با روشی تاریخی نگاشته شده است و بحثها با تکیه بر آنچه در متن تاریخ علم می‌گذرد پیش می‌روند .اما مشکل کتاب این است که ناسازگاری‌های درونی زیادی در آن به چشم می‌آید .در ادامه تعدادی از پارادکسهای بارز کتاب را مرور خواهیم کرد.

 کوهن در ادعایی که بر خلاف اجماع قاطع ستاره‌شناسان است ادعا می‌کند که نظریة کوپرنیک دقیقتر از نظریة بطلمیوس نبود. (کوهن،1390، 192) ولی پیش از این کوهن عدم تطابق نظام بطلمیوسی با مشاهدات علم نجوم را به عنوان علت شکست این نظام معرفی کرده‌ بود. (همان، 117)

کوهن گاهی ریاضی را به عنوان نمونه‌ای از علومی که از ابتدا پارادایمی استوار داشته است معرفی می‌کند، (کوهن، 1390، 44) و گاهی نیز بازی‌‌‌های ریاضی را فاقد پارادایم معرفی می‌کند. Kuhn, 1962,.102

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۱۵
رضا صادقی

کوهن و فایرابند مدتی در دانشگاه برکلی همکار بودند. فایرابند در آن زمان پیرو پوپر بود و از ابطال‌پذیری دفاع می‌کرد. کوهن  پیش از انتشار کتاب ساختار پیش‌نویس آن را در اختیار فایرابند قرار داد و فایرابند نظر خود در مورد این کتاب را به صورت کتبی و در شش نامة جداگانه برای کوهن نوشت.[1] در این نامه‌ها لحن فایرابند تند و حتی گاهی تهدید‌آمیز است. شاید به همین دلیل است که کوهن به انتقادات فایرابند پاسخی رسمی نداد. البته او به طور کلی از نقدهای فیلسوفان چندان استقبال نمی‌کرد و می‌گفت: «دیگران به گونه‌ای با من برخورد می‌کنند که گویی من احمق هستم! ... این واقعا تا حدودی مخرب است و من اخیرا خواندن مطالب مربوط به خودم را، به طور خاص نوشته‌های فیلسوفان را، تقریبا متوقف کرده‌ام. چون خیلی عصبانی می‌شوم. می‌دانم نمی‌توانم پاسخ دهم،‌ ولی بسیار آشفته می‌شوم وقتی می‌خواهم آنها را بخوانم و آنها را به گوشة اطاق پرت می‌کنم وآنها را ناتمام رها می‌کنم و به واسطة‌ این خشم هر آنچه را که ممکن است مفید باشد از دست می‌دهم. این بسیار دردناک است.» [2]

کوهن از نظر فلسفی بیشتر به ویتگنشتاین تمایل داشت. اما فایرابند در نامه های خود تصریح می‌کند که نسبت به ویتگنشتاین نگاه مثبتی ندارد. او می‌گوید: « اگر از من بپرسند که آیا پژوهشهای فلسفی را بخوانیم، پاسخ من این است که اگر می‌خواهید وقت خود را تلف کنید، بله!»[1]. کوهن با روشی تاریخی از فلسفة ویتگشتاین دوم دفاع می کند. نقد اصلی فایرابند بر کوهن نیز این است که او باورهای ایدئولوژیک خود را به عنوان واقعیت‌هایی تاریخی عرضه کرده است و با این شیوه امکان نقد این باورها را از بین برده است. او در این خصوص خطاب به کوهن می‌نویسد:

«شما با این کار هم به تاریخ ضربه می‌زنید هم به فلسفه. لطمة شما به تاریخ به این دلیل است که

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۰۲
رضا صادقی

کوهن در طرح مفهوم معما و بحث از قواعد حل معما، به روشنی تحت تأثیر ویتگنشتاین دوم است و از استعاره‌هایی مانند شیوة حیات، بازی زبانی و قواعد بازی استفاده می‌کند.[1] حضور ویتگنشتاین در کتاب ساختار صرفا به ادبیات بحث محدود نیست و او در تعریف مفاهیم کلیدی فلسفة کوهن و در تعیین نگرشهای کلی آن نیز نقشی پررنگ دارد. پارادایم که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة کوهن کوهن است از جهات مختلفی با مفهوم بازی‌زبانی، که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة ویتگنشاین است، قابل مقایسه است.[2] پارادایم نیز مانند بازی زبانی قواعدی دارد که بر اساس توافق جامعة زبانی تعیین می‌شوند.[3] تکثر بازی‌های زبانی، توافقی بودن روش و منطق بازی‌ها، جمعی‌بودن ماهیت آنها و قیاس‌ناپذیری و ترجمه‌ناپذیری از جمله مؤلفه‌های اندیشة ویتگنشتاین است است که کوهن نیز آنها را در آثار خود بسط می‌دهد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۰:۴۹
رضا صادقی


در خصوص پدیدة داعش معماهای زیادی وجود دارد. با اینکه آمریکا در حال بمباران این گروه است، اما هنوز سرکردگان این گروه از نظر فکری و مالی توسط همپیمانان آمریکا در منطقه حمایت می‌شوند و در بدنة این گروه نیز بسیاری از اتباع غربی حضور پررنگی دارند. اجماعی بین‌المللی در خصوص ضرورت مقابله با این گروه وجود دارد و حتی کشورهایی که این گروه را ایجاد کرده‌اند اکنون بیش از همه نسبت به خطر این گروه هشدار می‌دهند. بررسی عوامل تاریخی گسترش سریع داعش و تحلیل وضعیتی که جذب نیرو را برای این گروه آسان کرده‌ است، موضوع این نوشتار است.

 

1-    همپیمانان غرب داعش را برای ساقط کردن حکومت سوریه به وجود آوردند و اکنون مدتی است که همین کشورها همراه با آمریکا مشغول بمباران مواضع داعش در عراق و سوریه هستند. بار اول نیست که آمریکا و همپیمانانش آنچه را خود ساخته‌اند، بمباران می‌کنند. این اتفاق قبلا در مورد طالبان و ارتش بعث نیز افتاده است.

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۲۳
رضا صادقی

فلسفه در‌ غرب متضمن نظام‌ها و مکاتب متضاد و پویایی‌ است که هر یک زبان و روش خاص به خود را دارند. لذا پژوهشگران فلسفة غرب همیشه با اقیانوسی از مفاهیم و اصطلاحات جدید روبرو هستند و هیچگاه فرصت نمی‌کنند با زبان فیلسوفان به طور کامل آشنا شوند. زبان پویا و قالبهای جدید برای فلسفة غرب یک امتیاز است و در جذب مخاطب بسیار تأثیر داشته است. اما آسیبی که به دنبال داشته این است که مخاطبین این فلسفه در سایر فرهنگ‌ها اغلب مجبورند تمام عمر خود را صرف آموختن ادبیات فیلسوفان غربی ‌کنند و آموزش فلسفه نیز صرفا ماهیتی تاریخی و نقلی یافته است. به عنوان نمونه در دانشگاه های ایران آموزش فلسفه به آموزش تاریخ فلسفه تبدیل شده است. در چنین فضایی دانشجویان فرصت اندیشیدن به دغدغه‌های فلسفی خود را که دلیل اصلی گرایش آنها به فلسفه بوده است، نمی‌یابند.

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۴
رضا صادقی

در سال 1994 آلن سوکال استاد برجسته‌ی فیزیک دانشگاه نیویورک، به تقلید از روشنفکران پست‌مدرن، مقاله‌ای پر از ابهام و ایهام، با عنوان دهن‌پرکنِ «گذر از مرزها: به سوی هرمنوتیک دگرسان‌کننده‌ی گرانش کوانتومی» نگاشت و آن را برای یکی از معتبرترین نشریات مطالعات پست مدرن، یعنی نشریه‌ی «متن اجتماعی»(Social Text) فرستاد. این مقاله‌‌ در ویژه‌نامه‌ی آوریل 1996 به چاپ رسید. سوکال پس از مشاهده‎ی مقاله‎ی چاپ‎شده‎ی خود در نامه‌ای توضیح داد که مقاله‌ی او‌ هجو‌آمیز بوده و مطالب آن ارتباطی منطقی با یکدیگر نداشته‌اند. به تعبیر خودش هدف او از نگارش این مقاله آزمایش این نکته بود که «آیا یک نشریه‌ی پیش‌آهنگِ علوم اجتماعی ... مقاله‌ای را که حاوی سخنان بی‌معنا اما به ظاهر دل‌نشین است و به ستایش پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک گردانندگان آن نشریه می‌پردازد چاپ می‌کند یا خیر.» (سوکال، 1384، 8)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۱
رضا صادقی

آیا فلسفه مادر علوم است؟

دانش تجربی روشی دارد که در خود آن دانش از آن بحث نمی‌شود و در فلسفه از آن بحث می‌شود. همچنین  هر شاخه ای از دانش پیش‌فرضهایی وجودشناختی  دارد که برای اثبات آنها به بحثهای فلسفی نیاز است. لذا اغلب گفته شده که فلسفه مادر علوم است. گاهی نیز در دفاع از فلسفة مدرن گفته شده که پیدایش علوم جدید ناشی از پیدایش فلسفة جدید است‌. اما یک مشکل وجود دارد. تاریخ فلسفة جدید محل نزاع نظام‌های فلسفی متعدد و ناسازگار با یکدیگر است. علم مدرن فرزند کدام یک از آنهاست؟ آیا بیکن تجربه‌گرا پدر علوم جدید است یا دکارت عقل‌گرا؟ آیا فلسفة هیوم که اعتبار استقرا و قیاس را نفی می‌کند می‌تواند عامل رشد علوم جدید باشد؟ یا فلسفة کوهن که مبنای عقلانی علوم تجربی را تضعیف می‌کند و با برابر دانستن نظام خورشیدمرکزی با نظام زمین‌مرکزی، در برابر نهاد علم قرار دارد؟ چگونه می‌توان گفت چنین فلسفه‌ای مادر علوم است؟

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۳۱
رضا صادقی

 

نسبت اندیشة کوهن با شرک مسیحی

لین وایت : «ما، امروز، مانند گذشته، همچنان، به صورت بسیار گسترده‌ای، در متن اصول موضوعة مسیحی زندگی می‌کنیم.»[1]

 

جامعه‌شناسان شناخت تأکید دارند که برای درک هر اندیشه‌ای نخست باید به زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و دینی آن توجه داشت. اندیشه‌های نظری در خلأ پدید نمی‌آیند و تحت تأثیر مناسبات اجتماعی قرار دارند. این مطلب در مورد فلسفة علم تامس کوهن نیز صدق می‌کند. به عنوان نمونه اغلب گفته شده دفاع او از نقش قرون وسطی در تحقق انقلاب علمی[2]، دفاع از پارادایم‌های منسوخ و به طور خاص برابر کردن ارزش نظام زمین مرکزی با نظام خورشید مرکزی او را به وکیل مدافع کلیسا تبدیل می‌کند. با این حال به نظر می‌رسد جانبداری از کلیسا صرفا در دفاع از زمین‌مرکزی یا پذیرش نقش قرون وسطی در تحقق انقلاب علمی خلاصه نمی‌شود.[3] ریشه‌های قرون‌ وسطایی دیدگاه کوهن بسیار عمیق‌تر است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۱۴
رضا صادقی

کوهن و مقایسة کار علمی با بازی جورچین

تامس کوهن در کتاب ساختار انقلابهای علمی کار علمی را به حل معما تشبیه می‌کند. او مدعی است کمتر پژوهشی است که به نیازهای حیاتی انسان مربوط باشد و در نهایت پژوهش‌های دانشمندان را به بازی جورچین تشبیه می‌کند.[1] بازی جورچین صرفا کودکان را در یک دور باطل سرگرم می‌کند و آنها باید مطابق با قواعد بازی به جوابی که از قبل مشخص شده است، برسند. از نظر من این نگاه کوهن به دانش و دانشمند منصفانه نیست و او به دانش و دانشگاه نگاهی تحقیر‌آمیز دارد. با این حال زمینه‌هایی وجود دارد که طرح نگاه کوهن و پذیرش آن را ممکن کرده است و این تلقی را ایجاد کرده است که دست کم بخشی از پژوهشهای علمی، سرگرمی نخبگان جامعه است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۴۲
رضا صادقی

فلسفة علم عنوانی است که از ترکیب عقل فلسفی با علم تجربی ساخته شده است. این عنوان هم به جایگاه عقل در شناخت تجربی اشاره دارد و هم به نقشی که فلسفه در تاریخ معرفت بشری بر عهده داشته است. نیاز تجربه و عقل به یکدیگر متقابل است و این دو و محتوای حاصل از آنها در تفاهم و ترابط با یکدیگر رشد خواهند کرد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۴
رضا صادقی