دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

آیا فلسفه مادر علوم است؟

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ق.ظ

آیا فلسفه مادر علوم است؟

دانش تجربی روشی دارد که در خود آن دانش از آن بحث نمی‌شود و در فلسفه از آن بحث می‌شود. همچنین  هر شاخه ای از دانش پیش‌فرضهایی وجودشناختی  دارد که برای اثبات آنها به بحثهای فلسفی نیاز است. لذا اغلب گفته شده که فلسفه مادر علوم است. گاهی نیز در دفاع از فلسفة مدرن گفته شده که پیدایش علوم جدید ناشی از پیدایش فلسفة جدید است‌. اما یک مشکل وجود دارد. تاریخ فلسفة جدید محل نزاع نظام‌های فلسفی متعدد و ناسازگار با یکدیگر است. علم مدرن فرزند کدام یک از آنهاست؟ آیا بیکن تجربه‌گرا پدر علوم جدید است یا دکارت عقل‌گرا؟ آیا فلسفة هیوم که اعتبار استقرا و قیاس را نفی می‌کند می‌تواند عامل رشد علوم جدید باشد؟ یا فلسفة کوهن که مبنای عقلانی علوم تجربی را تضعیف می‌کند و با برابر دانستن نظام خورشیدمرکزی با نظام زمین‌مرکزی، در برابر نهاد علم قرار دارد؟ چگونه می‌توان گفت چنین فلسفه‌ای مادر علوم است؟

واقعیت این است که در دوران جدید و پس از تخصصی شدن زبان علم، دانش از مادر فلسفی خود جدا شد. اینکه روش استقرایی را به بیکن نسبت می‌دهند درست نیست. ارسطو بیش از بیکن از استقرا بحث کرده است. حتی پیش از ارسطو نیز هر دانشمندی که اکتشافی راجع به جهان طبیعت داشته، از روش استقرایی استفاده کرده است. این نیز درست نیست که ریاضی شدن علوم را به دکارت نسبت می‌دهند. علم در هر زمان و هر جایی که وجود داشته است با ریاضی و هندسه همراه بوده است. هدف دکارت این بود که صرفا از راه ریاضی و بدون تمسک به تجربه ساختمان معرفت را تأسیس کند که موفق نشد.دانشمندان در استفاده از روش تجربی منتظر امضای فیلسوفان نیستند. زمانی که هیوم در فلسفة خود بی‌اعتباری روش استقرا و اصل علیت را اعلام کرد،‌ دانشمندان بی‌اعتنا به تردیدهای هیوم محتوای دانش تجربی را بر پایة روش استقرا و اصل علیت تدوین کرده‌اند.

پیش از آن نیز اگر فلسفه را مادر علوم تلقی می‌کردند،‌ بیشتر منظور این بود که هر دانشمندی جهان‌بینی خاصی دارد و هر دانشی به عقلی کل‌نگر تکیه دارد. فلسفه‌ای که مبنای پیدایش علم تجربی است، در مغز دانشمندان است و آنها برای استفادة از آن منتظر اجازة فیلسوفان نیستند. اینکه دانشمندان جهان‌بینی دارند معنایش این نیست که آن را از متون رسمی فلسفه می‌گیرند. به تعبیر مانهایم «فلسفة نظری نه آفرینندة جهان‌بینی یک دوران است نه ابزار اصلی آن.»[1]

در دوران جدید تعدد مکاتب فلسفی و اختلاف‌ها و تقابل‌هایی که در مبانی آنها وجود دارد، این ادعا را که فلسفة مدرن عامل پیدایش علوم جدید است به چالش می‌کشد. به ویژه اگر به پیچیدگی‌ زبان فلسفی توجه کنیم که اکنون دیگر به اندازه‌ای با زبان‌های علمی فاصله دارد که گفتگوی بین فلسفه و سایر شاخه‌های تجربی تقریبا ناممکن شده است. جانیاک که معتقد است «نیوتن بدون تدوین نظامی فلسفی، نظام‌مند و فلسفی می‌اندیشید.»[2] همزمان نشان می‌دهد که نظام نیوتنی از جهت متافیزیک و روش حاکم بر آن در برابر فلسفة دکارت قرار داشت. استیلمن دریک نیز در کتاب «گالیله» با تمسک به سخنان خود گالیله نشان میدهد که  اندیشه گالیله در برابر اندیشه فلسفی زمانه او بود و تقابل اصلی در حوزه علم و فلسفه بود.

 دانشمندان زمانی تابع فلسفة زمانة‌ خود بوده‌ اند که مانند ارسطو خودشان آن را تدوین کرده باشند. کسانی که مدعی‌اند فلسفة نظری جهان‌بینی حاکم بر علم را تدوین و تعیین می‌کند درک درستی از تاریخ فلسفه ندارند. اگر با ادبیات کوهن سخن بگوییم در فلسفة مدرن پارادایم خاصی حاکم نیست و در هر دوره‌ای تعددی از مکاتب متضاد و ناسازگار وجود داشته است. چنین فلسفه‌ای نمی‌تواند مادر علمی باشد که بدون پارادایم امکان حیات ندارد. خلاصه آنکه علم با اینکه فلسفه دارد اما آن را از رشته فلسفه نمیگیرد. منظور این نیست که به رشته فلسفه نیازی نیست. رشته فلسفه زبانی دارد که با آن میتوان فلسفه علم را بیان کرد. یک فلسفه زمانی که بیان شود، به مرحله خودآگاهی می رسد و امکان نقد و تعالی آن فراهم می شود.



[1]. مانهایم، 1389، 69.

[2]. جانیاک، 1392، 26.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۳
رضا صادقی

نظرات (۲)

درسته مگر نه اینکه یافته های ذهنی کپرنیک و انشتین زمانی به عنوان یک نطریه تایید شدند که ریاضی آنرا دیگرانی چون کپلر و ...نوشتند و دیگرانی چون گالیله و ...به مشاهده درآوردند
پاسخ:

در مورد ریاضی حق با شماست.

اما بحث  در مورد فلسفه است؟

آیا فلسفه ای که اکنون در یک دانشگاه تدریس می شود مبنای فیزیکی است که در همان دانشگاه تدریس می شود؟

هر علم و دانشی با پرسشها و روشهای فلسفی واکاوی میشود و متحول پس فلسفه مادر علوم بوده و خواهد بود ... هر علم و دانشی چیستی و چرایی دارد پیش فرض و ماهیتی دارد که بدون آن وجود ندارد و کار فلسفه پرداختن به این زیر بناهاست کاری که از هیچ علم دیگری برنمیاید چرا که روش فلسفی عمیق و جامع نگر است 

پاسخ:
موافق هستم. اما این پرسشها و روشها عقلی هستند و با عقل خود دانشمندان مطرح می شوند و واکاوی می شوند.
فیلسوفان فقط از دور نظاره گر هستند و گزارشی ناقص از آن ارائه می کنند و با یکدیگر درگیر می شوند.
منظورم این است که دو فلسفه داریم
یک فلسفه که نیوتن دارد و یک فلسفه که در کلاسهای فلسفه درس داده می شود
این دو اغلب با هم تفاوت دارند و از نظر من حق تقدم با فلسفه ای است که در کتابها و کلاسهای فیزیک و سایر رشته هاست. چون علوم به اندازه ای تخصصی شده اند که خود متخصصین بهتر می توانند در مورد روش و چیستی و جرایی دانش خود گزارش بدهند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی