دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است


تعدد قرائتها به این معناست که برداشت هر فرد از یک متن تحت تأثیر پیش فرضها و اطلاعات قبلی اوست و برای هر متنی به تعداد خوانندگان آن متن، تفسیرها و خوانشهای مختلف وجود دارد. در یک دیدگاه نسبی گرایانه ممکن است گفته شود هیچ یک از قرائتها بر دیگری ترجیح ندارند. معمولا در نقد این دیدگاه گفته شده که پیش فرضها و اطلاعات قبلی افراد اگر منطقی و معقول باشند، آنگاه خوانشها و تفسیرهای مختلف منافاتی با یکدیگر ندارند و مکمل یکدیگر خواهند بود. به عنوان نمونه برداشتهای اقتصادی از یک متن تاریخی مکمل برداشتهای روانشناختی هستند. ضمن آنکه پیش فرضها و اطلاعات قبلی هر فردی قابل اصلاح هستند و اصلا هدف از خوانش یک متن این است که پیش فرضها و اطلاعات قبلی خواننده تغییر کنند.

معمولا در این بحث بین متون دینی و غیر دینی تمایزی گذاشته نمی شود و پیش فرض قائلین به تعدد قرائتها این است که متون دینی نیز مانند سایر متنهای انسانی در غیاب مولف تفسیر می شوند. اما این پیش فرض صرفا یک قرائت غیر توحیدی است و با قرائتهای توحیدی از متون دینی در تضاد است.

بر اساس قرائت توحیدی نه تنها جاری شدن الفاظ کتاب مقدس بر زبان پیامبر فعل مستقیم خداوند است، بلکه هنگام قرائت آن الفاظ توسط دیگران نیز خداوند حاضر است و به مقتضای صفاتی مانند لطف و محبت و هدایت، قاری را در تفسیر درست و درک معنای صحیح یاری می کند. این حضور به اندازه ای پررنگ و ملموس است که گاهی قرائت به یک گفت و شنود تبدیل می شود و مثلا اگر قاری امر به سجود را شنید موظف به سجده است و اگر ندای یا ایها الذین آمنوا را شنید با لبیک این ندا را پاسخ می دهد.

  یاری خداوند برای درک معنای درست منوط به طهارت نفس و دوری از تعلقات دنیایی است. «لایمسه الا المطهرون» به این معناست که هر گونه حرص و طمع و وابستگی یا دلبستگی به غیر خداوند می تواند در برداشت درست فرد تاثیر داشته باشد و ذهن او را از معنای درست منحرف کند.نیروهای شیطانی نیز مانند هوای نفس می توانند در القای معنای نادرست نقش داشته باشند. برای همین است که قاری قبل از قرائت از شر شیطان به خداوند متعال پناه می برد.

بنابراین تفسیر نهایی را انسان کامل بیان می کند که مخاطب اصلی خداوند است.  اگر تمام شرایط قرائت فراهم باشد قاری به درجه ای خواهد رسید که واژه های متن دینی را از زبان گوینده آن خواهد شنید. به بیان دیگر در اوج توحید مرز بین مولف و قاری از بین می رود. اما نه با مرگ مولف و یا تبدیل شدن او به یکی از خوانندگان. بلکه با درک کامل حضور مولف از جانب قاری و محو شدن در وجود او.

امام صادق علیه السلام:

لقد تجلی الله لخلقه فی کلامه، و لکنهم لا یبصرون. (بحار، ج 92، ص: 107 الحیات، ج 1، ص. 243)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۱۷
رضا صادقی

برای درس متون فلسفی

 

 فایل درس death  را از اینجا بگیرید:

دریافت

 

فیلم آن را از اینجا بگیرید:

 

http://videolectures.net/yalephil176s07_kagan_lec01/

کتاب معرفت شناسی را از اینجا بگیرید:

https://downloadpdfreader-d7702.firebaseapp.com/wkrJnjxj7vXe3/[PDF]%20Epistemology%20Classic%20Problems%20And%20Contemporary%20Responses%20Elements%20Of%20Philosophy.pdf

صفحه نویسنده نیز اینجاست: 

http://faculty.washington.edu/bonjour/


 

Picture of Laurence BonJour

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۰۱
رضا صادقی

نسبی گرایان برای اثبات نسبیت ارزشهای اخلاقی اغلب به نمونه هایی تاریخی اشاره می کنند تا اختلاف بین اقوام مختلف را نشان دهند. مثلا اینکه برخی از انسانها سوزاندن جنازه را بد می دانند و برخی دیگر به خاک سپردن آن را.

در نقد این استدلال گفته شده که این مثالها اختلاف در آداب و رسوم را نشان می دهند و نه اختلاف در ارزشهای اخلاقی را. اقوام مختلف در این اصل اخلاقی که جنازه احترام دارد با یکدیگر اختلافی ندارند و صرفا در آداب احترام به جنازه با یکدیگر اختلاف دارند.

این پاسخ با اینکه درست است اما نباید این تصور را ایجاد کند که در نسبی بودن آداب و رسوم اتفاق نظر وجود دارد و صرفا در خصوص نسبی بودن احکام و ارزشهای اخلاقی اختلاف است.

چون در خصوص آداب و رسوم نیز می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا همه مصداقهای آداب و رسوم نسبی، تاریخی و فرهنگی هستند و نمی توان آداب و رسوم اقوام مختلف را ارزشگذاری کرد؟ آیا با تمسک به ارزشهای عام و مطلق اخلاقی یا با تمسک به دلایلی علمی و عقلی نمی توان آداب و رسوم اقوام مختلف را نیز ارزیابی کرد؟ آیا از بین آداب و رسوم مختلفی که وجود دارند هیچ یک ترجیحی بر دیگری ندارند؟ به عنوان مثال آیا صرفا احترام گذاشتن به انسانها مهم است و آداب احترام قابل ارزیابی نیست؟

پاسخی کلی برای این پرسش وجود ندارد. برخی از آداب غذا خوردن ممکن است با یافته های علم پزشکی در تضاد باشند. یک رسم دیگر ممکن است به دلیل اینکه نظم را مختل می کند نقد شود و برخی از آداب نیز ممکن است تکلف ایجاد کند و بدون هیچ دلیلی وقت زیادی را تلف کند یا هزینه زیادی را به جامعه تحملی کند. برخی از آداب نیز ممکن است با ارزشهای اخلاقی و انسانی در تضاد باشند. به عنوان نمونه در هنگام احترام به یکدیگر سجده کردن یا حتی خم شدن در برابر انسانها روش خوبی برای احترام گذاشتن به آنها نیست و با کرامت انسان ناسازگار است. همچنین برای سلام کردن استفاده از الفاظ معنا دار ترجیح دارد. مثلا لفظ سلام به معنای آرزوی سلامتی برای طرف مقابل است و همچنین به صلح که مقوله ای اجتماعی است اشاره دارد و اگر لفظی مانند, Hi معنای اخلاقی و ارزشی خاصی ندارد، لفظ سلام (و یا دست کم معادلهای آن در سایر زبانها) بر این قبیل الفاظ فاقد معنا ترجیح دارد.

در یک جامعه دینی برای ارزیابی آداب و رسوم از استدلالهای دینی نیز می توان استفاده کرد. مانند اینکه سجده کردن بر غیر خدا حرام است و یا اینکه سلام از اسامی خداوند متعال است و در متون دینی آمده است که «اللهم انت السلام و منک السلام و الیک یعود السلام». یا اینکه سلام از اسامی بهشت است وسلام کردن می تواند به معنای دعا برای اقامت جاودان در دارالسلام باشد.

بحث ارزیابی آداب با بحث از آزادی و عقلانیت در ارتباط است. در یک جامعه ایدئال انسانها بدون تعقل و با جبر تسلیم آداب و رسوم فرهنگ و جامعه خود نمی شوند. آنها آداب موجود را بر اساس معیارهای عقلی، علمی، اخلاقی و دینی ارزیابی و انتخاب می کنند و نسبیت صرفا در جایی است که هیچ دلیلی برای ترجیح بین آداب و رسوم مختلف وجود نداشته باشد. 

 


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۶
رضا صادقی