دیدگاه رایج این است که ماکیاولی ابلیسی است که حیله گری و نقض عهد را در سیاست مدرن تئوریزه و نهادینه کرده است. اما بسیاری از فیلسوفان مدرن او را متفکر بزرگی می دانند که چون قواعد حاکم بر سیاست معطوف به قدرت را فاش کرده است بدنام شده است. مونتنی،روسو، بیکن، هگل، هردر، فیشته، دیلتای و نیچه از مدافعین بارز ماکیاولی به شمار می روند.[1] فرانسیس بیکن در مورد او می گوید: «ما به ماکیاولی و دیگران از این جهت بسیار مدیونیم که