دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

"در خصوص نسبت فلسفه با جنون به سه نکته باید توجه داشت:

1- اگر عقل را یکی از موضوعات اصلی فلسفی بدانیم  جنون نیز که مقابل عقل است باید برای فلسفه اهمیت داشته باشد. اما فیلسوفانی  مانند فوکو که به مفهوم جنون توجه دارند زیاد نیستند. در حالی که برای شناخت عقل لازم است مقابل آن یعنی جنون نیز شناخته شود.

 2- مسائل فلسفه گاهی به اندازه ای پیچیده و انتزاعی می شوند که افراط در تفلسف به مغز آسیب می رساند و باعث جنون می شود. (این آسیب تدریجی است و بنابراین مراحل بین صفر و یک مصداق بیشتری دارند.) 

3- گاهی نیز با اینکه فیلسوف از سلامت عقل برخوردار است اما محتوای فلسفه ی او جنون آمیز به نظر می رسد. در چنین مواردی فیلسوف سعی می کند از سلامت مغز خود دفاع کند. به عنوان نمونه پیتر وان اینواگن بعد از اینکه وجود صندلی ها را انکار می کند تلاش می کند تمایز دیدگاه فلسفی خود را با جنون نشان دهد. او می نویسد: 

 

 

"برای اینکه بحث تا حد امکان ساده شود فرض کنید صندلی‌ها –اگر وجود داشته باشند- به طور کامل از چوب ساخته شده‌اند و فرض کنید که هر چیزی که از چوب ساخته شده است مرکب از مواد بسیطی است که "ذرات چوب" نام دارند (هر چند چنین مطلبی به هیچ وجه درست نیست.) اکنون جاهایی از فضا را در نظر بگیرید که از نظر کسانی که به وجود صندلی‌ها باور دارند با صندلی‌ها پر شده است. این جاها را می‌توان "جاصندلی" نامید. الان که در حال نگارش هستم یکی از این جاصندلی‌ها زیر  من است. آن را R  می‌نامم. من به صدق این گزاره باور دارم که:

الف: جاصندلی‌های R از ذرات چوبی پر شده‌اند که به شدت در همتنیده‌اند؛ فضاهایی که به طور مستقیم مجاور با R هستند فاقد ذرات چوبی هستند؛ ذرات چوبی در سطح R (یعنی ذراتی که به طور کامل با ذرات چوب پوشیده نشده‌اند) با ذرات چوبی مجاور خود نسبت به ذرات غیر چوب مجاور بیرون از R پیوند مستحکم‌تری دارند؛ استحکام پیوند متقابل ذرات چوب در R در قیاس با نیروهای علی حاصل از فعالیت عضلانی انسان قوی‌تر است.

آنچه [من به آن باور دارم] انکار الف نیست، بلکه  [مستلزم انکار] دو دیدگاه زیر است (و بنابراین انکار این قضیه که هر کدام از این دو دیدگاه نتیجة الف باشند):

ب: چیزی هست که به طور دقیق با R تطابق دارد.

ج: چیزی هست که ذرات چوبی داخل R آن را می‌سازند.

اکنون اگر هر کدام از ب یا ج درست باشند صندلی ها وجود دارند. اگر هر کدام از این دو کاذب باشند، صندلی ها وجود ندارند. (یا دست کم در R صندلی وجود ندارد.) چون من فقط ب و ج را انکار می‌کنم، و الف را انکار نمی‌کنم، من یک متافیزیک‌دان هستم و نه یک دیوانه"

Peter van Inwagen, Material Beings, pp. 104–105.

 

طبیعتا کسانی که با استدلال اینواگن موافق نباشند با نتیجه این استدلال یعنی جمله آخر نیز موافق نخواهند بود. 

 

 

 

 

۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۵
رضا صادقی

به این سخن کین فایت توجه کنید که در سال ۲۰۰۸ در یکی از مجلات معتبر به چاپ رسیده است:

 

 

"یک مورد شهودی قوی برای اندیشه وجود دارد که تفاوت جهت یک مجسمه و یک قطعه آلیاژ نیازمند تبیین است. ... از یک جهت تفاوت‌های دیگری بین مجسمه و یک قطعه آلیاژ وجود دارد که به نظر می‌رسد نیازمند تبیین است. ... تفاوت در دسته‌بندی روشن‌ترین تفاوت است. مجسمه یک مجسمه است و یک قطعه آلیاژ نیست، درحالی که یک قطعه آلیاژ قطعه‌ای از آلیاژ است و یک مجسمه نیست.

از این گذشته تفاوت‌های دسته‌بندی به گونه‌ای قابل قبول نیازمند تبیین هستند. شاید درست نباشد که همیشه این تفاوتها نیازمند تبیین هستند. به عنوان نمونه شاید تصور شود که رفتار ذرات مختلف باید در چهارچوب تعلق آنها به دسته‌ها یا انواع بنیادین متفاوت تبیین شود، حتی اگر تبیینی وجود نداشته باشد که تفاوت در نوع به چه معناست و چیست. اما تفاوت بین دسته های مجسمه و قطعة آلیاژ به گونه‌ای قابل فهم تا این اندازه مبنایی نیست. به طور قطع می‌توان گفت باید تبیینی باشد در این خصوص که مجسمه بودن یا قطعه‌ای از آلیاژ بودن به چه معناست تا روشن شود چرا بر یک جسم ممکن است فقط یکی از این دو عنوان اطلاق شود."

Kit Fine, “Coincidence and Form,” Proceedings of the Aristotelian Society Supplementary Volume 82, Issue 1, June 2008, pp 101–18.

پیتر انگر در کتاب "ایده های تهی" بعد از نقل این سخن می نویسد:

"چگونه می توان به کسانی که شیفتة چنین دیدگاه‌هایی هستند، کمک کرد تا آن را رها کنند؟"

انگر معتقد است بخش زیادی از فلسفة رسمی غرب یا دچار مباحث پوچ و فاقد محتواست و یا اینکه بحث هایی بی اهمیت را جایگزین مباحث متافیزیکی مهمی مانند ماهیت انسان و جهان کرده است. از نظر انگر بحث اصلی باید این باشد که آیا ما یک جسم گرفتار تعین و جبر هستیم و یا اینکه روحی دارای آزادی و مسئولیت. در غیر این صورت بحث از تفاوت مفهوم "قطعه مس" با مفهوم "تکه مس" جایگزین بحثهای متافیزیکی خواهد شد.

 

 
۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۱۵
رضا صادقی