دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

۲۴ مطلب با موضوع «فلسفه علم» ثبت شده است


در زبان نامهایی جزئی وجود دارند که مرجع آنها مشخص است. مثلا نام ارسطو به فیلسوف یونانی قبل از میلاد اشاره دارد. اما آیا نامهای کلی که موضوع قوانین علمی هستند نیز مرجع مشخصی دارند؟ پاسخ رئالیستها مثبت است. از نگاه رئالیستها جزئی های خارجی وجه اشتراکی دارند که مرجع واژه های کلی علمی است. بنابراین واژة کلی انسان معنای مشخصی دارد و این معنا از مرجع خارجی آن واژه حکایت می کند. اما نامگرایان معتقدند کلی ها صرفا نام هستند و نه تصوری از مضمون نامهای کلی در ذهن وجود دارد، نه این نامها مرجع مشخصی در خارج دارند. (در اینجا از مفهوم گرایی چشم پوشی می کنیم که معلوم نیست تعریف آن چیست و طرفدار آن کیست!)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۳
رضا صادقی

علوم تجربی امکان پیش بینی رویدادهای طبیعی را فراهم می کنند و از این نظر مدام در حال پیشرفت هستند. اما علوم انسانی مانند جامعه شناسی و روان شناسی در خصوص امکان پیش بینی رفتار جمعی و فردی انسانها موفقیت چندانی نداشته اند. به عنوان نمونه با اینکه علمی تجربی مانند هواشناسی در خصوص پیش بینی بارشها مدام در حال پیشرفت است، اما علم جامعه شناسی در پیش بینی وقوع جنگها نسبت به دوران باستان پیشرفت چندانی نداشته است. در خصوص علت چنین وضعیتی دو تحلیل وجود دارد. یک تحلیل این است که تفاوتی ماهوی بین علوم طبیعی و علوم تجربی وجود ندارد و از نظر منطقی پیش بینی رفتار انسان نیز ممکن است. اما از آنجا که انسان موجود پیچیده ای است، علوم انسانی در پیش بینی رفتار انسان به زمان بیشتری نیاز دارند. تحلیل دوم نیز این است که پیش بینی رفتار انسانها توسط متخصصان علوم انسانی اصلا از نظر منطقی محال است.

فیلسوفانی که پیش بینی رفتار انسان را ناممکن می دانند اغلب به دلایلی متفافیزیکی تمسک می کنند

۰ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۳
رضا صادقی

صدق به عنوان یک ضرورت

در این نوشته قصد دارم از این ادعا دفاع کنم که نظریة صدق ارسطو یک ضرورت منطقی است. البته منظور این نیست که نظریة صدق او بیانگر یک گزارة تحلیلی است. بلکه منظور این است که این نظریه پیش فرض هر زبانی است و حتی زمانی که قصد داریم این نظریه را رد کنیم باز به ناچار به خود این نظریه تکیه می کنیم. بنابراین ضرورت در اینجا با ضرورتی که در اصل این همانی وجود دارد متفاوت است و به ضرورتی شباهت دارد که  دکارت برای کوجیتو در نظر می گیرد. دکارت در مورد کوجیتو استدلال می کرد که  حتی زمانی که آن را انکار می کنم باز می توانم بگویم که اگر انکار می کنم پس هستم. مشابه این مطلب در مورد نظریة صدق ارسطو نیز قابل طرح است. چون حتی برای انکار نظریة ارسطو باید نشان دهیم که ادعای او واقعیت ندارد و نقیض ادعای او صادق است.

 دفاع از ضرورت دیدگاه ارسطو را با معرفی اجمالی سه دیدگاه رایج در بحث از صدق آغاز می‌کنم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۲۴
رضا صادقی

اصل صرفه جویی با اینکه بیانی از نهیلیسم است اما اغلب به عنوان مبنای نهیلیسم تلقی شده است. به عنوان نمونه کوهن در کتاب ساختار باور به وجود طبیعت ثابت مفروضی را که وجودش جدای از پارادایم‌های متغیر است، با مضمون این اصل در تناقض می‌بیند و می‌نویسد: «لاوازیه طبیعت را در نتیجة کشف اکسیژن به گونه‌ای دیگر می‌دید. و با توجه به فقدان هر نوع دسترسی به آن طبیعت ثابت فرضی که وی «به گونه‌ای دیگر می‌دید» اصل صرفه‌جویی ایجاب می‌کند بگوییم که لاوازیه پس از کشف اکسیژن در جهان متفاوتی کار می‌کرد.» او در اینجا با تکیه بر تیغ اکام فرض جهان ثابت جدای از پارادایم را زائد تلقی می‌کند و پیشنهاد می‌کند برای هر پارادایمی جهان متفاوتی را فرض کنیم. فایرابند در نقد این بخش از سخنان کوهن می‌گوید: «من نمی‌فهمم چگونه می‌توان این طبیعت را با اصل صرفه‌جویی حذف کرد. این تقریبا استدلالی پوزیتیویستی است و تلاش روانشناسی ادراک در تبیین اینکه چگونه افرادی که پارادایم‌های مختلفی را پذیرفته‌اند جهان واحدی را به شیوه‌های مختلفی بازنمایی می‌کنند، بی‌معنا می‌کند.» Feyerabend, 1995, 382.

مضمون اصل صرفه‌جویی که تیغ اکام نیز نامیده می‌شود این است که

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۲۶
رضا صادقی

کتاب ساختار انقلابهای علمی مهمترین اثر تامس کوهن و یکی از پرفروشترین کتاب‌های فلسفی قرن بیستم است. امتیاز کتاب در این است که با روشی تاریخی نگاشته شده است و بحثها با تکیه بر آنچه در متن تاریخ علم می‌گذرد پیش می‌روند .اما مشکل کتاب این است که ناسازگاری‌های درونی زیادی در آن به چشم می‌آید .در ادامه تعدادی از پارادکسهای بارز کتاب را مرور خواهیم کرد.

 کوهن در ادعایی که بر خلاف اجماع قاطع ستاره‌شناسان است ادعا می‌کند که نظریة کوپرنیک دقیقتر از نظریة بطلمیوس نبود. (کوهن،1390، 192) ولی پیش از این کوهن عدم تطابق نظام بطلمیوسی با مشاهدات علم نجوم را به عنوان علت شکست این نظام معرفی کرده‌ بود. (همان، 117)

کوهن گاهی ریاضی را به عنوان نمونه‌ای از علومی که از ابتدا پارادایمی استوار داشته است معرفی می‌کند، (کوهن، 1390، 44) و گاهی نیز بازی‌‌‌های ریاضی را فاقد پارادایم معرفی می‌کند. Kuhn, 1962,.102

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۱۵
رضا صادقی

کوهن در طرح مفهوم معما و بحث از قواعد حل معما، به روشنی تحت تأثیر ویتگنشتاین دوم است و از استعاره‌هایی مانند شیوة حیات، بازی زبانی و قواعد بازی استفاده می‌کند.[1] حضور ویتگنشتاین در کتاب ساختار صرفا به ادبیات بحث محدود نیست و او در تعریف مفاهیم کلیدی فلسفة کوهن و در تعیین نگرشهای کلی آن نیز نقشی پررنگ دارد. پارادایم که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة کوهن کوهن است از جهات مختلفی با مفهوم بازی‌زبانی، که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة ویتگنشاین است، قابل مقایسه است.[2] پارادایم نیز مانند بازی زبانی قواعدی دارد که بر اساس توافق جامعة زبانی تعیین می‌شوند.[3] تکثر بازی‌های زبانی، توافقی بودن روش و منطق بازی‌ها، جمعی‌بودن ماهیت آنها و قیاس‌ناپذیری و ترجمه‌ناپذیری از جمله مؤلفه‌های اندیشة ویتگنشتاین است است که کوهن نیز آنها را در آثار خود بسط می‌دهد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۰:۴۹
رضا صادقی

فلسفه در‌ غرب متضمن نظام‌ها و مکاتب متضاد و پویایی‌ است که هر یک زبان و روش خاص به خود را دارند. لذا پژوهشگران فلسفة غرب همیشه با اقیانوسی از مفاهیم و اصطلاحات جدید روبرو هستند و هیچگاه فرصت نمی‌کنند با زبان فیلسوفان به طور کامل آشنا شوند. زبان پویا و قالبهای جدید برای فلسفة غرب یک امتیاز است و در جذب مخاطب بسیار تأثیر داشته است. اما آسیبی که به دنبال داشته این است که مخاطبین این فلسفه در سایر فرهنگ‌ها اغلب مجبورند تمام عمر خود را صرف آموختن ادبیات فیلسوفان غربی ‌کنند و آموزش فلسفه نیز صرفا ماهیتی تاریخی و نقلی یافته است. به عنوان نمونه در دانشگاه های ایران آموزش فلسفه به آموزش تاریخ فلسفه تبدیل شده است. در چنین فضایی دانشجویان فرصت اندیشیدن به دغدغه‌های فلسفی خود را که دلیل اصلی گرایش آنها به فلسفه بوده است، نمی‌یابند.

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۴
رضا صادقی

در سال 1994 آلن سوکال استاد برجسته‌ی فیزیک دانشگاه نیویورک، به تقلید از روشنفکران پست‌مدرن، مقاله‌ای پر از ابهام و ایهام، با عنوان دهن‌پرکنِ «گذر از مرزها: به سوی هرمنوتیک دگرسان‌کننده‌ی گرانش کوانتومی» نگاشت و آن را برای یکی از معتبرترین نشریات مطالعات پست مدرن، یعنی نشریه‌ی «متن اجتماعی»(Social Text) فرستاد. این مقاله‌‌ در ویژه‌نامه‌ی آوریل 1996 به چاپ رسید. سوکال پس از مشاهده‎ی مقاله‎ی چاپ‎شده‎ی خود در نامه‌ای توضیح داد که مقاله‌ی او‌ هجو‌آمیز بوده و مطالب آن ارتباطی منطقی با یکدیگر نداشته‌اند. به تعبیر خودش هدف او از نگارش این مقاله آزمایش این نکته بود که «آیا یک نشریه‌ی پیش‌آهنگِ علوم اجتماعی ... مقاله‌ای را که حاوی سخنان بی‌معنا اما به ظاهر دل‌نشین است و به ستایش پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک گردانندگان آن نشریه می‌پردازد چاپ می‌کند یا خیر.» (سوکال، 1384، 8)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۱
رضا صادقی

آیا فلسفه مادر علوم است؟

دانش تجربی روشی دارد که در خود آن دانش از آن بحث نمی‌شود و در فلسفه از آن بحث می‌شود. همچنین  هر شاخه ای از دانش پیش‌فرضهایی وجودشناختی  دارد که برای اثبات آنها به بحثهای فلسفی نیاز است. لذا اغلب گفته شده که فلسفه مادر علوم است. گاهی نیز در دفاع از فلسفة مدرن گفته شده که پیدایش علوم جدید ناشی از پیدایش فلسفة جدید است‌. اما یک مشکل وجود دارد. تاریخ فلسفة جدید محل نزاع نظام‌های فلسفی متعدد و ناسازگار با یکدیگر است. علم مدرن فرزند کدام یک از آنهاست؟ آیا بیکن تجربه‌گرا پدر علوم جدید است یا دکارت عقل‌گرا؟ آیا فلسفة هیوم که اعتبار استقرا و قیاس را نفی می‌کند می‌تواند عامل رشد علوم جدید باشد؟ یا فلسفة کوهن که مبنای عقلانی علوم تجربی را تضعیف می‌کند و با برابر دانستن نظام خورشیدمرکزی با نظام زمین‌مرکزی، در برابر نهاد علم قرار دارد؟ چگونه می‌توان گفت چنین فلسفه‌ای مادر علوم است؟

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۳۱
رضا صادقی

 

نسبت اندیشة کوهن با شرک مسیحی

لین وایت : «ما، امروز، مانند گذشته، همچنان، به صورت بسیار گسترده‌ای، در متن اصول موضوعة مسیحی زندگی می‌کنیم.»[1]

 

جامعه‌شناسان شناخت تأکید دارند که برای درک هر اندیشه‌ای نخست باید به زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و دینی آن توجه داشت. اندیشه‌های نظری در خلأ پدید نمی‌آیند و تحت تأثیر مناسبات اجتماعی قرار دارند. این مطلب در مورد فلسفة علم تامس کوهن نیز صدق می‌کند. به عنوان نمونه اغلب گفته شده دفاع او از نقش قرون وسطی در تحقق انقلاب علمی[2]، دفاع از پارادایم‌های منسوخ و به طور خاص برابر کردن ارزش نظام زمین مرکزی با نظام خورشید مرکزی او را به وکیل مدافع کلیسا تبدیل می‌کند. با این حال به نظر می‌رسد جانبداری از کلیسا صرفا در دفاع از زمین‌مرکزی یا پذیرش نقش قرون وسطی در تحقق انقلاب علمی خلاصه نمی‌شود.[3] ریشه‌های قرون‌ وسطایی دیدگاه کوهن بسیار عمیق‌تر است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۱۴
رضا صادقی