دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

سه پرسش در مورد نگاه هیوم به تحلیلی ها

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ق.ظ

هیوم در نخستین پژوهش نسبتها را به دو دسته تقسیم می کند. نسبت بین تصورات و نسبت بین امور واقع (matters of fact). این سخن هیوم مبنای تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی است و معمولا گفته شده که مبنای ضروری بودن گزاره های تحلیلی را نیز روشن می کند. بر این اساس ضرورت گزاره های تحلیلی مانند گزاره های ریاضی صرفا به این دلیل است که این دسته از گزاره ها نسبت این همانی را بیان می کنند. در خصوص این ادعا اشکالاتی مطرح شده است که شناخته شده هستند. مهمترین اشکال این است که اگر گزاره های ریاضی صرفا نسبت بین تصورات را بیان می کنند چرا در علم فیزیک به آنها نیاز است؟ اگر علم فیزیک در خصوص نسبت بین امور واقع پژوهش می کند، دلیلی ندارد به گزاره هایی تکیه کند که نسبت بین تصورات را بیان می کنند. اشکال دیگر مربوط به این ادعای رایج است که گزاره های تحلیلی بیانگر قراردادهای زبانی هستند. اگر تحلیلی ها ضروری هستند دیگر نمی توان آنها را بیانگر تعریفهای لفظی و قراردادی دانست. چون قراردادها ضرورتی ندارند و آگاهی از قراردادها نیز پیشین نیست. اینکه هر مجردی غیر متأهل است اگر گزارشی از معنای واژة مجرد در زبان فارسی باشد گزاره ای تجربی است و اگر گزارشی از اصل این همانی باشد دیگر صدق آن به قراردادهای زبانی بستگی ندارد.

به هر حال هدف از این نوشته کوتاه این نیست که از مشکلات مربوط به تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی بحث شود. هدف این است که به چند پرسش در مورد جایگاه این تقسیم در فلسفة هیوم اشاره شود. در این خصوص سه پرسش قابل طرح است.

1- آیا مشکلی که هیوم در مورد ضرورت علی مطرح می کند در مورد ضرورت منطقی نیز تکرار نخواهد شد؟ هیوم ادعا دارد که ما هیچ تجربه ای حاکی از ضرورت علی نداریم. اکنون پرسش این است که آیا نسبت ضروری بین دو تصور نیز با همین مشکل روبرو نیست؟ یک تجربه گرا با کدام تجربه می تواند از وجود نسبتی ضروری بین دو تصور آگاه شود؟

2-  از زمان کانت ادعا شده است که گزاره های تحلیلی بیانگر تعریفی لفظی هستند و گزاره ای تحلیلی است که موضوع آن دربرگیرندة محمول باشد. مثلا اینکه طلا جسم است گزاره ای تحلیلی است. چون جسم بودن بخشی از تعریف طلاست. اما هیوم در بحث از مثال طلا سخنی دارد که تمایز بین ترکیبی و تحلیلی را به کلی متزلزل می کند. سخن هیوم این است که وقتی یکی ویژگی جدید در مورد طلا کشف می شود آن ویژگی بخشی از تعریف طلا خواهد شد. (Hume, 1978, 16) بر اساس این سخن هیوم می توان گفت جسم بودن طلا و عدد اتمی آن دو بخش از تعریف طلا هستند که هر دو از راه تجربه کشف شده اند. این دو واقعیت در مورد طلا از نظر روش کشف و از نظر نسبتی که با مفهوم طلا دارند تفاوتی ماهوی ندارند و دیگر نمی توان گزارة بیانگر جسم بودن را تحلیلی و گزارة بیانگر عدد اتمی را ترکیبی تلقی کرد. تفاوت این دو گزاره صرفا در این است که جسم بودن طلا اولین واقعیتی است که در مورد طلا کشف شده است و همگان از آن آگاه هستند.

3- هیوم در ابتدای رساله تأکید دارد که هر تصوری ناشی از یک تأثر است. اما معلوم نیست که او چگونه می تواند نسبت بین تصورات را از نسبت بین امور واقع جدا کند. به بیان دیگر آیا نسبت بین تصورات نمی تواند بازتابی از نسبتی باشد که بین تأثرات وجود دارد؟ در فلسفة هیوم دو مطلب وجود دارد که جدا کردن نسبت بین تصورات از نسبت بین امور واقع را مشکل می کند. نخست آنکه او مدام تأکید دارد که تفاوت تصورات و تأثرات صرفا در این است که تأثرات وضوح و قدرت بیشتری دارند. در این صورت دیگر نمی توان ادعا کرد تصورات نسبتهایی دارند که تأثرات فاقد آنها هستند و بالعکس. دوم آنکه او در ابتدای بخش دوم از رساله تصریح می کند که «در جایی که تصورات بازنمایی های مناسبی از چیزها باشند نسبت ها، تناقضها و توافقهای بین تصورات در مورد چیزها نیز صدق می کنند ...» (Hume, 1978, 29) این ادعای هیوم نیز تمایز بین نسبت بین تصورات و نسبت بین امور واقع را از بین می برد.  


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۳
رضا صادقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی