دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

اصل این همانی یک اصل عقلی است و مبتنی بر این واقعیت است که وجود هر چیزی خاص به خودش است. وجود سقراط اگر اشتراکی بود، این همانی وجود نداشت و سقراط می توانست همزمان ارسطو باشد. اما این گونه نیست و سقراط سقراط است. 

 

اغلب گفته می شود کریپکی با یک مثال نشان داد صدق این اصل به تجربه بستگی دارد. مثال کریپکی این است که مدتها گمان می شد که  ستاره صبحگاهی غیر از ستاره شامگاهی است. اما با پیشرفت نجوم مشخص شد این دو ستاره یکی هستند. 
 

نقد:
 اشتباه در اصل این همانی نیست. این گونه نیست که مردم گمان می کردند چیزی هست که خودش نیست. اشتباه آنها در شمارش چیزها بود.

آنها فکر می کردند دو ستاره متفاوت وجود دارند و دو نام برای آنها انتخاب کرده بودند. 

مثل این است که برای یک نفر دو شناسنامه با دو نام صادر شود و بعدا مشخص شود این دو نام به یک نفر اشاره می کنند.

به بیان دیگر وقتی می گوییم : "این همان است." این همانی دو معنا دارد. یک  معنا این است که وجود این چیزخاص به خودش است و یک معنا این است که اشتباه کردم گمان کردم اینجا دو نفر هستند. اینجا یک نفر وجود دارد با دو نام و این دو نام به یک نفر اشاره دارند. در مثال کریپکی این دو معنا خلط شده اند.

(در مثال هر مجردی بی همسر است نیز دو معنا خلط می شود: اینکه در فارسی مجرد به معنای بی همسر است یک حقیقت تجربی است و این که در جهان امکان ندارد یک مجرد همزمان مجرد نباشد، یک حقیقت عقلی است.) 

روشن است که خطا در شمارش به معنای تجربی بودن اصول ریاضی  نیست. چنین خطاهایی به اصل اینهمانی ربطی ندارد و به گزارش تجربی از تعداد چیزها مربوط است. آگاهی از عدد چیزها تجربی است و آگاهی از نسبت بین اعداد عقلی است و این دو را اگر از یکدیگر جدا کنیم مشخص می شود آگاهی از اینکه ستاره صبحگاهی و شبانگاهی یکی هستند آگاهی از تعداد ستاره هاست و ربطی به اصل این همانی ندارد.
 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۳ ، ۰۹:۳۶
رضا صادقی

نتیجه تحقیق الیزابت دان از دانشگاه بریتیش کلمبیا که در ژورنال Science منتشر شد، نشان داد که انسان‌هایی که پولشان را برای دیگران خرج می‌کنند و یا به دیگران کمک مالی بلاعوض یا بخشش مالی می‌کنند نسبت به حالتی که پولشان را برای خودشان خرج می‌کنند، به طور چشمگیری احساس شادی، رضایت و خوشبختی بیشتری را تجربه می‌کنند.

این شادی را به کودکان نیز هدیه دهید:

یک مطالعه اخیر که توسط لارا آکنین و همکارانش در دانشگاه بریتیش کلمبیا انجام شده، نشان داد که حتی کودکان دوساله وقتی به دیگران غذا می‌دهند، نسبت به زمانی که خوراکی‌ها را خودشان می‌خورند، شادی بیشتری را تجربه می‌کنند.

 

محققان علوم اعصاب و روانکاوان به این نتیجه رسیده‌اند که این نوع از شادی بادوام تنها با خرج کردن پول برای دیگران حاصل نمی‌شود بلکه این احساس خوشبختی پایدار ناشی از قدرت شفقت است. یعنی هر نوع کمک به دیگران یا حمایت از آنها به بروز خوشحالی بادوام کمک می‌کند.

 

منطق این شادی:

 افسردگی و اضطراب با یک حالت تمرکز بر خود مرتبط است. لذا وقتی کاری را برای شخص دیگری انجام می‌دهید، آن تمرکز از خود به دیگری تغییر می‌کند و در نتیجه احساس خوبی به انسان دست می‌دهد.

 افزایش ارتباطات اجتماعی مفید نیز به تجربه خوشحالی‌های بادوام کمک می کند و با کاهش میزان اضطراب و افسردگی ارتباط دارد. برای کمک بیشتر به دیگران مجبور هستید در جامعه باشید و حتی درآمد بیشتری داشته باشید. بنابراین سود اصلی به زندگی خودتان بر می گردد و شما به خودتان کمک کرده اید.

 

The result of Elizabeth Dunn's research from the University of British Columbia, which was published in the journal Science, showed that people who spend their money on others or give others free financial aid or financial forgiveness compared to those who spend their money on themselves, They experience significantly more happiness, satisfaction and happiness.
 
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۳ ، ۰۷:۰۱
رضا صادقی

یکی از همکاران می گفت تجربه ثابت کرده است که قوم یهود قوم برتر هستند. چون با اینکه یهودیها جمعیت اندکی دارند، اما  تعداد زیادی از برندگان جایزه نوبل  یهودی بوده اند. ضمن آنکه یهودی ها در عمل نیز موفق بوده اند و توانسته اند مراکز اصلی قدرت و ثروت را تسخیر کنند.

 

سخن ایشان را که گوش می‌دادم به این مطلب فکر می کردم که در حوزة فلسفه علم نیز بیشتر مکاتبی که من می شناسم  حاصل اندیشة متفکرین یهودی بوده است (مثلا بیشتر پوزیتیویستها و متفکرین بزرگی مانند پوپر، کوهن و فایرابند یهودی هستند.)

 

اما آیا این دستاوردهای علمی و عملی دلیل برتری ذاتی و ژنتیک است و مثلا اعضای یک قبیله آفریقایی که فاقد این دستاوردهاست، نسبت به یهودیها،  قابلیتهای عقلی و انسانی کمتری دارند؟

 

 اگر یک گروه از مردم آفریقا متنی را به عنوان متن مقدس در اختیار داشته باشند که در طی چند هزار سال آنها را قوم برتر معرفی کند و به آنها اجازه دهد که برای رسیدن به  برتری هر جنایتی را انجام دهند، آیا در چنین فرضی احتمال زیادی وجود ندارد که آن قبیله پس از چند هزار سال تلاش بتواند به وضعیتی شبیه وضعیت کنونی قوم یهود برسد؟

 

واقعیت این است که قوم یهود در جهان کنونی در دو حوزة علم و عمل پیشتاز است. اما  این پیشتازی به دلیل برتری نژادی یا ژنتیک نیست و صرفا به این دلیل است که:

 

1-  چند هزار سال است که  متون مقدس این قوم به آنها تلقین می کنند که شما قوم برتر هستید و تقدیر خداوند این است که شما بر کل زمین مسلط شوید و همه ملتها برای بردگی شما خلق شده اند.

 

2- کتاب مقدس  قوم یهود به آنها اجازه می دهد که برای تسلط بر جهان از هر ابزاری استفاده کنند و  این کتاب بارها به قتل عام سایر اقوام امر می کند و قتل کودکان را برای رسیدن به سرزمین موعود مجاز اعلام می کند.

 

3-این قوم در سایر دوره های تاریخ نتوانسته است چنین درخششی را از خود نشان دهد و بنی اسرائیل حتی در متون مقدس خودشان  اغلب به عنوان قومی ضعیف و سرگردان و فاقد موفقیت معرفی شده اند.

در هزاران سالی که قوم یهود نبودند و یا برتری نداشتند اقوام دیگری بودند که برتری داشتند. مثلا یک زمان مصری ها و یک زمان یونانی ها و یک زمان رومی ها و اعراب و ...  سرآمد بودند و اگر جایزة نوبل آن زمان هم بود همه به مصری ها تعلق می گرفت. معمولا هم هر قومی که جلو می افتاد دچار توهم نژاد برتر و برگزیدگی می شد.

 

بنابراین برتری کنونی قوم یهود نیز نه دائمی است و نه دلیلی بر برتری ژن اسرائیلی. این برتری صرفا به دلیل تلقینی چندهزارساله است  و به دلیل اینکه در رسیدن به این برتری نقض تمام قواعد انسانی و اخلاقی مجاز دانسته شده است.

 

روشن است که اگر یک قبیله آفریقایی نیز مانند قوم یهود  برتری خود را تقدیر خدا می دانست و هیچ محدودیتی برای رسیدن به این برتری نداشت، مانند قوم یهود بعد از چند هزار سال این موقعیت را پیدا می کرد که برای مدتی بر تمام منابع ثروت و قدرت و علم مسلط شود. 

 

البته از نظر علمی بخشی از اوصاف بدن انسان و حیوان، ناشی از ژنهاست. مثلا در جهان حیوانات قیمت، قدرت و سرعت یک اسب به نژاد آن بستگی دارد. در مورد انسانها نیز تا زمانی که از جسم بحث می کنیم بسیاری از خصوصیات جسم انسانی به ژنهایی بستگی دارد که مدام تغییر می کنند. اما آنچه ارزش انسان را تعیین می کند ژن نیست. ارزش انسان به اموری مانند علم، رفتار و اخلاق بستگی دارد . چنین اموری به تلاش اختیاری فرد بستگی دارند و بر اساس تصمیم فرد همیشه قابل تغییر هستند. 

در جهان انسانی هیچ گروهی از انسانها بر گروهی دیگر برتری ندارند مگر به واسطة آنچه با اختیار خود کسب می کنند. 

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۰۳ ، ۰۷:۰۴
رضا صادقی

وزیر محترم علوم در نخستین حضور رسانه ای خود این خبر را هم اعلام کردند که اگر هر واحد صنعتی گروهی از دانشجویان را بورس کند دانشگاه 30 واحد از درسهای این گروه را متناسب با همان صنعت تنظیم خواهد کرد.

مشکل:
موفقیت این طرح مشروط به این است که 30 واحد بخش صنعت را افرادی تدریس کنند که دستی در صنعت و کسب و کار داشته باشند. اما الان تدریس در دانشگاه انحصاری است و درسهای هر رشته سرقفلی تعداد محدودی استاد است که کار اصلی آنها سخنرانی و نگارش است و فقط از راه دور برای صنعت نسخه می نویسند.

برای تدریس این 30 واحد باید از افراد تحصیل کرده ای استفاده کرد که سالها در صنعت حضور داشته اند و مشکلات آن را با گوشت و خون خود لمس کرده اند.
تنها مانع برای تدریس این افراد این است که با حضور آنها موظفی اساتید تامین نمی شود.


راه حل:

 اگر استخدام اساتید تمام وقت متوقف شود به تدریج فضا برای تدریس نخبگان صنعت فراهم می شود. اکنون فارغ التحصیلان دانشگاهی که در کسب و کار و صنعت موفق بوده اند از تدریس در دانشگاه محروم هستند.  اگر این دسته از نخبگان اقتصادی به دانشگاه و تدریس دعوت شوند الگویی برای نسل جدید خواهند بود. امتیاز اساتید مدعو این است که برای تداوم تدریس خود باید خاص باشند. آنها از نظر اقتصادی از دانشگاه استقلال دارند و با آزادی بیشتری می توانند مسیر دانشگاه را اصلاح کنند.

با حضور این افراد 

تدریس در دانشگاه رقابتی و چرخشی می شود

تحولی اساسی در واحدهای درسی، روش تدریس و موضوع و محتوای پایان نامه ها  و مقالات رخ خواهد داد

 و مهم تر از همه تعریف کار و الگوی کار تغییر می کند.

(الان الگوی کار پشت میز نشستن و از پول نفت و مالیات ارتزاق کردن و نق زدن و تهدید به مهاجرت است.)

۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۱
رضا صادقی

 

سپتامبر در کل اروپا برای بسیاری از مشاغل مانند بازگشت افراد به مدرسه است. در این ماه جویندگان کار برای مشاغل بیشتری درخواست ارسال می‌کنند و شرکتها استخدام بیشتری دارند. بر اساس مطالعه اخیر لینکدین، از سال ۲۰۲۱ تعداد آگهی‌های شغلی در بریتانیا که نیازی به مدرک ندارند، ۱۴.۲ درصد افزایش داشته است.

دانشگاه برای مدت‌ها اصلی‌ترین مسیری بوده که جوانان با حضور در آن شغل‌های مناسب را پیدا می کردند. اما اکنون شرکت‌های بزرگ به طور فزاینده‌ای متوجه شده‌اند که مهارت‌های فنی و شغلی خاص را می‌توان آسان‌تر به انواع داوطلبان سطح ابتدایی آموزش داد و تعداد مشاغلی که نیاز به مدرک تحصیلی ندارند در سطح جهان رو به افزایش است.

شرکتهای بزرگ مانند گوگل و امازون دوره های کارآموزی خاص به خود را دارند و بسیاری از شرکتهای دیگر نیز به دنبال جایگزینی برای مدرک دانشگاهی هستند که شامل  حضور در محل کار و یادگیری حرفه مربوطه، مدارس تجاری، دریافت گواهینامه‌ها و دوره‌های کوتاه مدت و مواردی از این دست است. با ظهور هوش مصنوعی این روند تسریع خواهد شد و تمرکز بیشتر کسب‌وکارها بر مهارت‌هایی مانند سازگاری و همکاری است که نمی‌توان آن‌ها را بر اساس مدرک سنجید، اما منجر به تغییر در روش‌های استخدام می‌شود.

 داده‌های لینکدین همچنین نشان می‌دهد کسانی که مسئول استخدام نیرو هستند پنج برابر بیشتر به جای مدارک دانشگاهی به دنبال داوطلبانی با مجموعه مهارت‌های خاص هستند.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۹
رضا صادقی