گناه فطری و هوش مصنوعی
در عهد عتیق گناه انسان برخورداری از میوة دانش است. این آموزه با اینکه اکنون دیگر کمتر با صراحت بیان می شود اما هنوز در بسیاری از تحلیلها و تصمیم ها و ساختارها نقش دارد. هوش مصنوعی جدیدترین نمونه از دستاوردهای دانش است که نگاه بدبینانه نسبت به آن نمود بیشتری دارد. با هوش مصنوعی کارکردهای دانش در ماشین نمودار می شود. احساس افراد بدبین این است که رباتها نیز قرار است به میوة درخت ممنوعه دسترسی پیدا کنند و از نگاه آنها هوش مصنوعی خطر مضاعفی دارد. چون هوش مصنوعی فقط به معنای افزایش آگاهی انسان نیست و بهره مندی رباتها از درخت دانش به معنای مشارکت آنها در گناه نخستین است. در این صورت خطری که انسان برای خود و دیگران داشت ممکن است از اختیار خود او نیز خارج شود. منطق ترس از هوش مصنوعی همان منطق تورات است که " «همانا انسان مثل یکی از ما شده است، که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد، و تا به ابد زنده ماند.» (سفر پیدایش، 3:22)
آرمان مسیحیت و سایر دیدگاههایی که گمان میکنند انسان ذاتی آلوده، طغیانگر و خبیث دارد، این است که انسان تا حد امکان محدود شود و در گوشه ای محبوس و بی خبر شبیه راهبان دور از جامعه و جهان جان دهد. با اینکه اکنون رهبانیت مسیحی طرفدار زیادی ندارد اما راههای زیادی برای زیست رهبانی و کاهش سهم انسان از آگاهی و عقلانیت وجود دارد. الکل و انواع مخدرها همیشه چنین نقشی داشته اند. اما دوران مدرن دوران بازیهاست و اکنون رهبانیت مدرن انفجاری از سرگرمیها و بازیها ایجاد کرده است. انسان زمانی که در دنیای خیالی سریالها و فیلمها و رمانها غرق است، کمترین میزان خودآگاهی و تعقل را تجربه می کند و کارکرد قسمتهای زیادی از مغز او متوقف است. با اینکه بازی ها و سرگرمی ها و داستانهای خیالی برای فرهیختگان جاذبة کمتری دارد، اما آنها نیز ممکن است در محیطهای دانشگاهی غرق معماهای خودساخته ای باشند که نقشی در حل مشکلات بشری ندارند و از زندگی اصیل محروم باشند. تورات کوتاه نمی آید.
این بحث را در مقاله ی زیر دنبال کنید:
اینجا