کتاب ساختار انقلابهای علمی مهمترین اثر تامس کوهن و یکی از پرفروشترین کتابهای فلسفی قرن بیستم است. امتیاز کتاب در این است که با روشی تاریخی نگاشته شده است و بحثها با تکیه بر آنچه در متن تاریخ علم میگذرد پیش میروند .اما مشکل کتاب این است که ناسازگاریهای درونی زیادی در آن به چشم میآید .در ادامه تعدادی از پارادکسهای بارز کتاب را مرور خواهیم کرد.
کوهن در ادعایی که بر خلاف اجماع قاطع ستارهشناسان است ادعا میکند که نظریة کوپرنیک دقیقتر از نظریة بطلمیوس نبود. (کوهن،1390، 192) ولی پیش از این کوهن عدم تطابق نظام بطلمیوسی با مشاهدات علم نجوم را به عنوان علت شکست این نظام معرفی کرده بود. (همان، 117)
کوهن گاهی ریاضی را به عنوان نمونهای از علومی که از ابتدا پارادایمی استوار داشته است معرفی میکند، (کوهن، 1390، 44) و گاهی نیز بازیهای ریاضی را فاقد پارادایم معرفی میکند. Kuhn, 1962,.102