کوهن در طرح مفهوم معما و بحث از قواعد حل معما، به روشنی تحت تأثیر ویتگنشتاین دوم است و از استعارههایی مانند شیوة حیات، بازی زبانی و قواعد بازی استفاده میکند.[1] حضور ویتگنشتاین در کتاب ساختار صرفا به ادبیات بحث محدود نیست و او در تعریف مفاهیم کلیدی فلسفة کوهن و در تعیین نگرشهای کلی آن نیز نقشی پررنگ دارد. پارادایم که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة کوهن کوهن است از جهات مختلفی با مفهوم بازیزبانی، که پرکاربردترین مفهوم در فلسفة ویتگنشاین است، قابل مقایسه است.[2] پارادایم نیز مانند بازی زبانی قواعدی دارد که بر اساس توافق جامعة زبانی تعیین میشوند.[3] تکثر بازیهای زبانی، توافقی بودن روش و منطق بازیها، جمعیبودن ماهیت آنها و قیاسناپذیری و ترجمهناپذیری از جمله مؤلفههای اندیشة ویتگنشتاین است است که کوهن نیز آنها را در آثار خود بسط میدهد.