حکم شرعی و اخلاقی خرید و فروش ارزهای دیجیتال
اگر کسی عاطل و باطل بگردد و از دسترنج دیگران مصرف کند به اقتصاد آسیب میزند و اگر این رفتار به یک قاعده تبدیل شود هم اقتصاد و جامعه فرو میپاشد و هم در نهایت حیات نابود می شود. لذا در شریعت اسلام اکل مال به باطل حرام است و این فقط حکمی تعبدی نیست و عقل و اخلاق نیز حرمت آن را تأیید می کند.
به عنوان نمونه ربا نوعی افزایش سرمایه بدون کار است و مهمترین مصداق اکل مال به باطل است. قمار و سرقت هم اکل مال به باطل است. اگر همه رباخوار یا سارق شوند نسل بشر نابود می شود. اما اگر تولید به یک قانون تبدیل شود بقای بشر تضمین می شود. حرمت اکل مال به باطل رشد اقتصاد و بقای بشر را تضمین می کند.
اکنون باید توجه داشت که اکل مال به باطل تشکیکی است و مراتبی دارد. انواع درآمد را می توان در یک جدول تشکیکی تنظیم کرد. در این جدول ربا و سرقت و قمار بدترین نمونه های کسب درآمد هستند و کارهای تولیدی بهترین نوع کسب درآمد هستند. البته کارهای تولیدی نیز تشکیکی هستند. به عنوان نمونه تولید خوراک برای انسان و حیوان بر تولید سنگهای تزیینی مقدم است. تاجر نیز اگر در رساندن مواد مورد نیاز انسانها به دست آنها نقش دارد کارش به تولید نزدیک است و اگر فقط واسطه است کارش به اکل مال به باطل نزدیکتر است. در جدول درجات شغلها تولید خوراک و پوشاک تمیزترین شغلهاست.
بر اساس معیار اکل مال به باطل در مورد خرید و فروش ارزهای دیجیتال نیز می توان قضاوت کرد. استخراج این ارزها یک کار تولیدی دیجیتال است. اما خرید و فروش ارزهای دیجیتال مانند هر نوع تجارتی می تواند به تولید نزدیک باشد و یا به اکل مال به باطل . خرید و فروش ارز اگر برای رساندن محصول به دست متقاضی واقعی انجام شود یک کار مفید است.
اما اینکه این ارزها فقط دست به دست شوند و در یک فرایندی شبیه بخت آزمایی سرمایه ای از جیب دیگران به جیب شما بیاید با ربا و قمار تفاوتی ندارد و حتی اگر حرام نباشد به طور قطع درآمد تمیزی نیست. بیشتر خرید و فروشهای کنونی از این دست هستند و این نوع کسب درآمد به ربا نزدیکتر است تا به کارهای تولیدی. رباخوار و فردی که در خرید و فروش ارزهای دیجیتال مشارکت دارد هر دو از ارزش کار دیگران به جیب می زنند.
خرید و فروش سهام بورس نیز اگر مشارکت در تولید نباشد چندان تمیز نیست. البته جمع کردن سرمایه های خرد و استفاده از آنها در تولید کلان یک کار اقتصادی تولیدی است. اما اکنون در فرایند بورس پول خرید و فروش سهام بدون اینکه به دست تولید کننده برسد از جیب یک واسطه به جیب واسطه دیگری منتقل می شود و در این جابه جایی برخی بدون اینکه کاری انجام داده باشند سرمایه ای به جیب می زنند که از جیب یک نفر دیگر برداشته اند. این نوع درآمدها حتی اگر اکل مال به باطل نباشند و از نظر فقهی حرام نباشند، درآمد تمیزی هم نیستند. غذایی که از روی فرش برداشته اند نجس نیست، اما تمیز نیز نیست. یک زندگی دینی و اخلاقی نیازمند درآمدی حلال و تمیز است.