دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

۷۱ مطلب با موضوع «نقد دانشگاه» ثبت شده است

متن زیر نامة یکی از دانشجویان دکتری به اساتید دانشگاه اصفهان است. امیدوارم جدای از حواشی مورد توجه قرار گیرد.

 

 

 

 

 

عرض سلام و ادب و احترام

 

 

 

این یادداشت را یکی از دوستان دانشگاه اصفهان نوشته. با درد هم نوشته. حیفم آمد درد دل دانشجویتان را نخوانید.

 

 

 

 

 

آن که تسلیم شد، من نبودم.

 

 

اجازه‌ی دفاع دکتری در دانشگاه ما و بسیاری از دانشگاه‌های دیگر- مشروط به آن است که دانشجو یک مقاله‌‌ی فارسی و یک مقاله‌ی انگلیسی آی.اس.آی چاپ کند.

 

 


بگذریم که در دانشگاه‌ها کسی به دانشجو مقاله‌ی فارسی نوشتن هم یاد نمی‌دهد، چه رسد به انگلیسی، آن هم در سطح آی.اس.آی.

 

 


قانون‌گذار که این را دید، گفت مهم نیست آی.اس.آی باشد. فقط انگلیسی باشد.

 

 


حالا هزار تا مجله هست که پول می‌گیرند و تقریبا هر مزخرف انگلیسی را چاپ می‌کنند. بچه‌ها می‌خواهند دفاع کنند وگرنه جریمه می‌شوند. برای همین مقاله‌های‌شان را می‌فرستند به همین در و دکان‌های خارجی، سیصد دلار، صددلار، صد و پنجاه یورو... به هند، اروپای شرقی، پاکستان که سهل می‌گیرند و بازار داغی دارند... روزی چقدر ارز از کشور به مصوبه‌ی مسئولین کشور خارج می‌شود؟ ارز بماند، چقدر عزت ما می‌رود؟

 

 


ما زیر بار نرفتیم. گفتیم این کار را نمی‌کنیم. گفتند پس به جای یک مقاله‌ی انگلیسی، باید دو تا فارسی چاپ کنید. اینکه در مملکت خودمان دو مقاله‌ی فارسی، به اندازه‌ی یک مقاله‌ی انگلیسی احترام و ارزش دارد، خوب نیست. با این حال خفتی که درون خانه بکشی بهتر از آن است که بیرونی‌ها هم بفهمند. برای همین پذیرفتیم.

 

 


حالا از این هم ناامید شده‌ایم. مجله‌های فارسی جواب نمی‌دهند، دیر جواب می‌دهند، اصلا مقاله‌ی دانشجو چاپ نمی‌کنند...

 

 


کم کم می‌گوییم چه فرقی دارد وقتی عزت آدم برود؟ وقتی قاعده‌اش این است که زنگ بزنی مجله‌ها التماس کنی؟ شاید بهتر است پول بدهی به همان خارجی‌ها، اما التماس نکنی.

 

 


***

 

 

ما بچه‌های شماییم، شما که شعار عزت می‌دهید، شعار ایران، زبان فارسی، مبارزه با غرب و داعیه‌ی مرجعیت علمی‌اش... همین شما که فقط مقاله‌ی انگلیسی را علم می ‌دانید!  همین شما که داور مجله‌های فارسی هستید و جواب ما را نمی‌دهید. همین شما که قانون‌های باکلاس می‌نویسید. همین شما که ما را در صورت تاخیر،جریمه‌ی میلیونی می‌کنید. بعد هر مجله‌ای که دو سه تا مقاله‌ی انگلیسی از دانشجوهای‌تان چاپ می‌کند را می‌برید جزء فهرست سیاه !

 

 


***
شما یکی از آن‌ها نمی‌شوید. اگر همه‌ی ما همه‌ی عمرمان را مقاله انگلیسی چاپ کنیم و هی اسم شما و دانشگاه‌ها را توی مجله‌های آن‌ها ببریم، باز هم یکی از آن‌ها نمی‌شویم. گرچه عمله‌ی بهتری برای‌شان خواهیم بود. عمله‌ای که برای کارگری‌اش پول هم می‌دهد.

 

 


ما بچه‌های شماییم و سعی کردیم عزت‌مان را حفظ کنیم. یادتان باشد. شما ما را فروختید.

 

 


اما بای ذنب؟ ما می‌خواستیم مثل شما باشیم، شما که فکر می‌کنید دانشجو در دانشگاه موجودی موذی و اضافه است و باید به هر قیمتی بیرونش کرد، شما که ما هر روز به چشمان‌تان نگاه می‌کنیم.

 

 

 

 

 

سلام
خانم حسینی طاعات شما هم قبول
با همه سخنان ایشان موافقم.
اما اینکه گفتند ذهنیت اساتید این است که
  دانشجو را  باید به هر قیمتی بیرون کرد موافق نیستم.
 چون متاسفانه وضع از این هم بدتر است.
 
دانشجو در نگاه سیستم کنونی دانشگاه یک عدد است و تا زمانی که این عدد صفر نشده باید بر اساس قیمتی که دارد حفظ شود.
 بیشتر گروهها وقتی می خواهند تعداد دانشجوی تحصیلات تکمیلی را تعیین کنند، میزان درآمدزایی آن را لحاظ می کنند و مانند یک بنگاه اقتصادی تا پایان از دانشجویان به شیوه های مختلف درآمد کسب می کنند. زمانی باید دانشجو را به هر قیمتی که شده بیرون کرد که صفر شده است و درآمدی برای دانشگاه ندارد.
داستان اختلاف بر سر نیم و ربع پایان نامه ها داستانی تکراری شده که بیشتر گروهها به آن عادت کرده اند. از یکی از دانشجویان در مورد بی رغبتی برای نگارش پایان نامه سوال کردم. می گفت آخه استاد من را نصف کردند و سر هر دو نصف من هنوز دعواست!

 

 

متاسفانه دانشجویان نیز تسلیم این وضعیت شده اند.
 
در دانشگاه ها دنیاطلبی آفت معلمی شده است. چند روز پیش یکی از اساتید برای ابقای مدیران فعلی امضا جمع می کرد.
من امضا نکردم و گفتم از نظر من به مدیران جوان نیاز است تا تحولی ایجاد کنند. مدیران سابق صرفا وضع کنونی را حفظ می کنند.
منظور من از تحول  دقیقا چیزی شبیه تحول در مناسبات دانشجو با استاد  بود.
 اما برایم جالب بود که
ایشان تنها نمونة تحولی که به ذهن شریفشان رسید افزایش حقوقها در یک سال گذشته بود.
 
در یک یادداشتی نوشتم  اگر این تحول است پس تحول دوم در سفره افطار اساتید بود که ریخت و پاشها همه را شاکی کرده بود. فکر کنم بیش از مهمانی پر از اسراف  روز معلم خرج شده بود.  

 

 

 یکی از اساتید بعد از افطار در استخر می گفت با شکم پر از جوجه و کوبیده نمی شود شنا کرد .
لابد اگر فقط ماهی خورده بود راحتتر و روانتر  شنا می کرد.
 
سر جناب آقای ظریف سلامت. اگراین بار نیز بتواند نصف باقیماندة صنعت هسته ای را به چهار پنج میلیارد دلار دیگر بفروشد، این سنخ تحولات تا یک سال دیگر در سطوح مختلف مدیریتی تضمین می شود.
 به هر حال این قبیل سفره ها و حقوقهاست که بسیاری از معلمهای دانشگاه را مسخ کرده است و متاسفانه دود آن به چشم دانش و دانشجو می رود.

 

 

تمام اقتدار کسانی که این بلا را سر دانش و  دانشجو می آورند حاصل مدرکی است که دارند و علمی است که ادعا دارند.
 
بهترین راه این است که دانشجویان برای تغییر این معادلات  برتری علمی خود را در آینده نشان دهند.
البته در کنار این مسیر طولانی راه دیگری نیز هست که  عبارت است از طرح این مطالبات و پی گیری آن که نسل جدید دانشجویان انرژی و شجاعت آن را دارند.

 

 

 

 

۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۱
رضا صادقی