غرق شدن در فضای مجازی شاید نمونه ای از غلبه ی مجاز بر حقیقت تلقی شود. اما یک نمونه ی دیگر نیز وجود دارد که مربوط به اقتصاد است و کمتر به آن توجه می شود. ریال در اقتصاد ایران در 40 سال گذشته به شدت سقوط کرده است و این سقوط ادامه دارد. از این نظر وضعیت پول افغانستان بهتر از ریال ایران است. تأثیر قیمتها در زندگی مردم قابل انکار نیست و حتما راه حلی برای این مسئله وجود دارد. ولی این تمام داستان اقتصاد ایران نیست. قیمت اجناس اعتباری است و در گزارش اقتصاد یک کشور به حقیقت روی زمین نیز باید توجه کرد.
کشور ایران دارای هزاران کیلومتر بزرگراه، صدها شهرک صنعتی، میلیونها هکتار باغ و مزرعه با شبکه ی آبیاری، صدها بیمارستان و دانشگاه، صدها پالایشگاه و نیروگاه و سد و کارخانجات فولاد و پتروشیمی و یک شبکة گازرسانی گسترده و میلیونها نیروی کار تحصیل کرده و متخصص و ... است. ایران در تولید برخی از محصولات کشاورزی با وجود خشکسالی گسترده در رتبه های بالای جهانی است و در تولید فولاد و برخی محصولات پتروشیمی نیز رتبة بالایی دارد. این بخش از اقتصاد ایران هزاران میلیارد دلار قیمت دارد و از این نظر اقتصاد ایران زنده و سرحال است. این بخش از اقتصاد یک لحظه متوقف نیست و هر روز در حال رشد است.
بیش از نود درصد از این بخش حقیقی اقتصاد جوان است و عمری کمتر از 40 سال دارد. آن ده درصد باقیمانده یعنی بیمارستانها یا دانشگاهها و راهها و ... که بیش از 40 سال عمر دارند نیز در طول این 40 سال بازسازی و تجهیز شده اند و میزان بودجه ای که به این کار اختصاص داده شده است به اندازه ای است که می توان این ده درصد را نیز بخشی از حقیقت اقتصاد در چهل سال اخیر دانست.
در حالی که اقتصاد ایران از نظر اعتباری وضعیت خوبی ندارد و از این نظر آسیب پذیر است، اما در حقیقت اقتصاد بسیار قوی و زنده و رو به رشد است. البته رسانه ها این توان را دارند که حقیقت اقتصاد را نادیده بگیرند و فقط به اعتبار یعنی قیمت ریال در برابر سایر ارزها توجه کنند. البته دنیای مجاز و اعتبار اهمیت دارد و از این نظر اقتصاد بیمار است و به درمانی فوری نیاز است، اما در حقیقت و روی زمین اقتصاد 40 سال اخیر ایران زنده و پویاست و نمره ی مطلوبی می گیرد.