دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی

فلسفه علم و معرفت شناسی

دکتر رضا صادقی
بایگانی
آخرین نظرات

نقش هنر در نقد دانشگاه

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۴، ۱۰:۲۱ ق.ظ

یکی از دوستان شعری از آقای کاووس حسن لی ، استاد دانشگاه شیراز فرستاده است.

این متن می تواند فهرستی از مشکلات داخلی دانشگاه باشد.


همچنین اینجا شعر تلخی دیگر از ایشان در مورد نقش استاد ادبیات در جامعه.
من از متن نخست 12 نقد بر دانشگاه استخراج کرده ام:

 

1-کمیت گرایی:

. به تعداد مقالاتی که داریم
ره فرزانگی را می سپاریم
مهم امروز «تعداد» است و «آمار»
ندارد هیچ کس با کیفیت کار

2- غفلت از حل مشکلات داخلی
بهای هرکسی از ما عیان است:
به قدر وزن «آی اس آی» مان است
زمین با مهر «آی اس آی» برجاست
سپهر از لطف «آی اس آی» برپاست
قیامت هم که تاریک است قطعاً
شود با نور «آی اس آی» روشن
جهان بی نور «آی اس آی» کور است
وجود او وجودی بی شعور است
اگر معیارتان معیار علمیست
وزانت در مجلات وطن نیست
مجلات وطن کمتر وزینند
همیشه در ردیف آخرینند
ازاین رویند در چشم افاضل
شبیه جنس تولیدات داخل


3- رقابتهای غیر اخلاقی در درون گروهها:
در اینجا هم رقابت اصل کار است
برای آن که این یک کارزار است
بسیط علم میدان نبرد است
از میدان برنگردد هر که مرد است
رقابت در حقیقت عین جنگ است
قلم در دست ما مثل تفنگ است
رقیبان را نباید داد فرصت
خطر را کشت باید باسیاست
چه باکی باشد آن شیر ژیان را
که زیر پا گذارد دیگران را!

4- تکرار اندیشه های دیگران به جای آموزش مهارت اندیشیدن:

نمی دانم چه شد کم کم چنین شد
چرا «صورت» چنین مسند نشین شد
چنان جذاب شد صورت که معنا
فنا شد در همین صورتگری ها
اگر دانش چراغی پرفروغ است
بدون نور اندیشه دروغ است
گران قدر است مروارید دانش
ولی هرگز نباشد قدر بینش
چرا اندیشه کم کم شد فراموش
چراغ بینش ما گشت خاموش؟


5- جعل پایان نامه و مقاله
پریشب بهرِ کاری پرس پرسان

شتابان می گذشتم از خیابان
به روی تابلوی دیدم نمایان
نوشته: «مرکز دانش پژوهان»
ز روی کنجکاوی های شامل
مسیرم کج شد و رفتم به داخل
گروهی دیدم آنجا شادوشنگول
سر هر یک به کاری هست مشغول:
یکی در حال مونتاژ مقاله است
یکی سرگرم تنظیم رساله است
یکی در حال دانش نامه بازیست
یکی مشغول پایان نامه سازیست


5- مدارک جعلی:

یکی استاد در جعل مدارک
یکی سرگرم کارِ سفته و چک


6- تأسیس دانشگاهها بدون نیازسنجی:

خبر دارید اوضاع وطن را؟
تبِ واگیر دانشجو شدن را؟
خبردارید این خودباوری را؟
بساط سبز دانش گستری را؟
دهات ما همه با فکر محکم
مزیّن شد به دانشگاه کم کم
به تدبیرات مسئولان دلسوز
وطن پر شد ز دانشگاه هرروز


7- نقش دانشگاهها در رشد تقلب علمی

برای این همه جویای دانش
جوابی نیست جز دست نوازش
تقاضای نوشتاری زیاد است
از این سو نیز همکاری زیاد است
دوسه روزه مقاله می نویسیم
دوسه ماهه رساله می نویسیم
دمادم از سر لطف و ترحم
گره وامیکنیم از کار مردم
یکی خواهان تکلیف کلاسیست
یکی دنبال متنی اختصاصیست
یکی گیر است کار ارتقایش
عقب افتاده آن یک پایه هایش
در این جا صد رقم تألیف داریم
برای هرکسی تخفیف داریم


8- نقش دانشگاه در تأیید مدیران نالایق

یکی از این مدیران توانا
مقاله میخرد هرماه از ما
مدیری لایق و زبروزرنگ است
ولیکن وقت او بسیار تنگ است
اگر تحصیل او غیرحضوریست
ولی مدرک برای او ضروریست
شب و روزش چو در خدمت شود طی
ز سوی ما حمایت می شود هی
اگر خواهد خیالش تخت باشد
ضمانت می کنیم از صفرتا صد
مهم امروز «تعداد» است و «آمار»
کسی را نیست با کیفیتش کار
9- بی توجهی به پژوهشهای داخلی:

مجله های داخل سختگیرند
مقاله را به سختی می پذیرند
ولی با خارجی ها نیست مشکل
به آسانی شود طیِ مراحل
همین امروز با این که خماریم
چهار اکسپتِ «آی اس آی» داریم
زمین با مهر «آی اس آی» برجاست
سپهر از لطف «آی اس آی» برپاست
10- مصونیت از نقد:

تمام کار ما بی پرده پوشیست
چرا؟ چون مرکز دانش فروشیست
چه پیش آمد که ما اینجا رسیدیم؟
چرا هرسال خود را سر بریدیم؟!
چنان گشتیم در صورت گرفتار
که شد آیینه ی اخلاقمان تار
غبارآلوده شد آن گونه میدان
که گم شد گوهر اخلاق در آن
چنان جذاب شد صورت که معنا
فنا شد در میان شور و غوغا


11- فقدان پژوهش اصیل:

مگر از ریشه ی حق نیست تحقیق
چرا در حق گزینی نیست توفیق
مدیران هی عوض گشتند هرسال
ولی فرقی نشد حاصل از این حال
گرایش ها اگر هم راست باشند
از این منظر همه از یک قماشند
چه فرقی می کند حرفی که بیجاست
میانه رو بگوید یا چپ و راست
قضاوت می شود با این مشاعر
پژوهش مثل آموزش به ظاهر
مقدس شد چنان «آمار» و «اعداد»
که اصل معنویت رفت بر باد


12- سبقت در ثروت اندوزی و حتی دست اندازی به حقوق یکدیگر:

به جای حکمت و عبرت گرفتن
شده کار همه سبقت گرفتن
ربودن لقمه را از این و از آن
تناول کردن از اموال آنان


13- عدم رعایت مالکیت معنوی:

کلامی را اگر شاگرد از استاد
به نام خود به خوردِ دیگران داد
کریمان جرم او سنگین نگیرند
به نوعی پوزشش را در پذیرند
زبانم لال اگر برعکس این شد
«امین المله» «امال سارقین» شد
زمان مجلس ختم است دیگر
برای دانش و اخلاق کشور
بدزدد گر فقیر ناگزیری
کمی از مال ثروتمند سیری
ندارد آن فضاحت که پلنگی
رباید طعمه از خرگوش لنگی
کاووس حسنلی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۹/۱۸
رضا صادقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی