بعد از جنگ یک بنر تبلیغاتی در سطح شهر با این شعار که " وطن به روایت زنده است "، جوانان را دعوت می کند در روایتگری مشارکت کنند. این شیوه برای حمایت از وطن روح حماسی جوانان را در فضای روایتگری و در حد توییت و پوستر تخلیه می کند. حیات وطن در قدرت نظامی است و قدرت سایبری بخشی مهم از نیروی نظامی هر کشور است. حضور میلیونی نیروی جوان در میدان جنگ سایبری دور از دسترس نیست و روح حماسی جوانان باید در این بخش سازماندهی شود. تمرکز بر"جنگ روایتها" در دوران جنگ می تواند طراحی دشمن باشد.
البته روایت در سنت بیان حقیقت است. هنگام جنگ حقیقت جنگ در میدان و روی زمین است و جنگ روایتها به معنای تلاش برای بیان حقیقت و مقابله با اخبار و تحلیلهای نادرست است. در سنت دینی آنکه توان جنگ دارد باید در میدان حاضر باشد و آنکه ناتوان از جنگ است می تواند روایتگر جنگ باشد.
اما روایت در معنای مدرن خود رقیب و حتی جایگزینی برای حقیقت است. در نگاه پست مدرن که اصلا حقیقت همان روایت است. این تلقی که روایت حقیقت را می سازد بخشی از اسرائیلیات و در جنگ اخیر به نفع اسرائیل است. جامعه ای که مشارکت در جنگ را در روایتگری بداند، جنگ در میدان را به دشمن واگذار می کند. در حالی که جنگ واقعی روی زمین و در میدان در جریان است، رسانه می تواند مخاطب خود را قانع کند که آنچه در روی زمین رخ می دهد اهمیتی ندارد و یا اصلا وجود ندارد. در چنین فضایی این شعار که جنگ اصلی در ذهنهاست، نادرست و بلکه خطرناک است. با اینکه ذهنیت انسانها بسیار اهمیت دارد، اما تمرکز بر مدیریت ذهنها نباید عامل غفلت از میدان باشد. مدیریت ذهنها و پیروزی در جنگ روایتها مشروط به پیروزی در میدان است. میدان جنگ کنونی فقط در جغرافیا نیست و در فضای سایبری نیز می توان به دشمن آسیب زد و از وطن دفاع کرد.
جنگ اخیر در مدتی کوتاه تأثیری ماندگار بر نسل جدید داشت و توانست نیرویی منفعل را زنده و فعال کند. اکنون بسیاری از جوانان آمادة سازماندهی و کسب آمادگی برای حضور در میدان نبرد سایبری هستند. در این سازماندهی نمی توان نقش دختران جوان و تمایل آنها به حضور در میدان را نادیده گرفت. جنگهای سایبری به قدرت بازوی مردان وابسته نیستند و اگر با ظرافت و صبر و هوش و دقت زنانه طراحی و اجرا شوند موفقیت بیشتری دارند.
خبر حضور خلبان زن اسرائیلی در آسمان ایران چالشی نمادین برای زن ایرانی بود. زمانی که دختر ایرانی سرگرم فضای مجازی بود، دشمن در میدان جنگ و در فضای حقیقی بالای سر او بود. در آن لحظه هر دختر ایرانی خودش را با آن خلبان مقایسه کرد و متوجه شد زمانی که بسیاری از دختران ایرانی نگران عمل زیبایی و یا تعداد فالوورها بودند، بسیاری از دختران اسرائیلی در آسمان در حال تمرین بمباران ایران بودند. اکنون فرصت مناسبی است که نیروی دفاعی کشور به تمایل زنان این مرز و بوم برای مشارکت در دفاع از وطن توجه کند و نباید این مشارکت فقط در حد روایتگری باشد.
جوانانی که برای مشارکت در دفاع از وطن انگیزه دارند می توانند به طور خودجوش با تشکیل گروههای داوطلب در دانشگاهها و سایر نهادها و تلاش و تمرین و آموزش برای حملة سایبری به زیرساختهای دشمن اقدامی عملی انجام دهند. شروع این اقدام نیازمند مدیریت نهادهای نظامی نیست و می تواند خودجوش باشد. نسل جدید با هوش و انگیزه ای که دارد حتی می تواند روشهای جدید و متفاوت دشمن در جنگهای بعدی را پیش بینی و خنثی کند. تمایل نسل جدید به ویژه دختران ایرانی برای ایفای نقش عملی در دفاع از وطن، مهمترین رویش این جنگ است و با استفاده از این نیرو می توان هر بحرانی را به یک فرصت تبدیل کرد. بخشی از نیروی جوان که با جنگ به هویت جمعی خود توجه کردند و به دنبال یافتن نقش خود در دفاع از وطن هستند، آماده هستند به هر شیوه ای از نیروی نظامی کشور حمایت کنند. حذف این جمعیت از میدان نبرد و فروکاستن نقش آنها به روایت از جنگ بازی در زمین دشمن است.