صدق و شکاکیت
نظریه های انسجام ادعا دارند که اگر صدق به معنای مطابقت ذهن با جهان خارج باشد هیچ گاه نمی توانیم مطمئن شویم یک نظریه صادق است و گرفتار شکاکیت می شویم.
مثل این است که بگوییم اگر سلامتی به این معنا باشد که تمام اعضای بدن به خوبی کار کنند هیچ گاه نمی توانیم یک نفر سالم پیدا کنیم. چون به هر حال هر فردی یک مشکلی در خون یا قلب یا ... دارد.
آیا با تغییر معنای سلامتی این مشکل حل می شود و می توانیم انسان سالم پیدا کنیم؟ (در بحث از خطاهای پزشکی نیز آیا این روشی عاقلانه است که با تغییر معنای خطا این مشکل را حل کنیم؟ !)
مسئله شک هم با تغییر معنای صدق حل نمی شود .
در واقع حتی اگر صدق به معنای انسجام باشد
باز دغدغه و مسئلة تطابق ذهن با جهان خارج از بین نمی رود و یک ارزش معرفتی است.
مگر اینکه اصل جهان خارج انکار شود. به تعبیر دیویدسون:
ر. ک.
Richard Kirkham, theories of truth, p.112