دانشجویان عراقی
یکی از نشانه های بحران در دانشگاه این است که تناسبی بین ورودی و خروجی وجود ندارد و بخش زیادی از نیروهای انسانی و منابع در درون دانشگاه از بین می روند. از این نگاه بیشتر رشته های دانشگاهی گرفتار بحران هستند. اما دانشگاه در علوم انسانی گرفتار بحران نیست و یک پروژه ی شکست خورده و به طور کامل ورشکسته است. دلیلش روشن است. علوم انسانی در چهارچوب ترم و واحد و لیسانس و ... نمی گنجند. گویی این چهارچوب برای متوقف کردن رشد ادبیات این کشور و برای نابودی فلسفه و سایر رشته ها طراحی شده اند. توطئه ای در کار نبوده است. اما برنامه ای هم در کار نبوده است و رشته ها و سرفصلها به طور محلی و بر اساس تخصص اساتید و نه نیاز کشور تنظیم شده اند.
اخیرا در علوم انسانی با هدف درآمدزایی از دانشجویان خارجی استقبال می شود. بیشتر دانشجویان عراقی هستند و به قول خودشان موظف یا کارمند هستند. استاد یکی از رشته هایی که در جذب درآمد موفق هستند، می گوید: "بیشتر دانشجویان عراقی فارسی بلد نیستند و بیشتر اساتید ما هم عربی بلد نیستند. اما برای اساتید ما خوب شد و کمی عربی با لهجة عراقی یاد گرفتیم . ما هم سعی می کنیم در این دوره به آنها کمک کنیم تا کمی فارسی یاد بگیرند."
اما این کارمندان عراقی فقط ماهی چند روز پروازی به ایران می آیند و در طول سه ترم برای ارشد نه فارسی یاد می گیرند و نه فرصت دارند که به اساتید خود عربی یاد بدهند. آنها در این کلاسها متخصص علوم انسانی نمی شوند. برای این هم نیامده اند. آنها برای افزایش حقوق خود به مدرک دانشگاهی نیاز دارند. استادشان می گوید: "مثل برخی دانشجویان ایرانی که خارج می روند و یک دانشگاه پیدا می کنند که راحت مدرک بدهد، ما هم به آنها راحت مدرک می دهیم. هزینه ها هم برای آنها زیاد نیست و به مدرک نیاز دارند."
این داستان دانشجویان ایرانی نیز هست. بیشتر رشته ها در ابتدا به همین شکل تشکیل شده است. یعنی افرادی که می خواستند مدرکی داشته باشند تا کارمند شوند یا حقوق کارمندی آنها افزایش یابد از رشته های علوم انسانی استقبال کردند. در یک دوره ای هم دولتها سعی می کردند فارغ التحصیلان را جذب کنند که افزایش کارمندان دولت مشکلات زیادی به دنبال داشت. اما الان ظرفیتهای استخدامی اشباع است و دلیل جذب صدها هزار دانشجوی علوم انسانی این است که ساعات تدریس اساتید تأمین شود. ادبیات و فلسفه و علوم قران و عرفان و فقه و جامعه شناسی بسیار مهم هستند. اما رشته هایی که با این نام وجود دارند عامل اصلی نابودی این علوم و عمر صدها هزار جوان ایرانی هستند. دانشکده های علوم انسانی این ظرفیت را دارند که به پژوهشگاه تبدیل شوند و دوره های آزاد بهترین راه برای شناسایی علاقه مندان و پرورش متخصص در علوم انسانی است.