چرا شیعه هستم؟
- الگویی جامع
نخستین دلیل من برای این اینکه شیعه هستم این است که شیعه تنها مکتبی است که دارای الگویی جامع است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی وارد شده است و موفق بوده است. شیعه الگویی را به بشر معرفی میکند که بدون اینکه در کاخ متولد شده باشد به سیاست وارد شد و در طول زندگی سیاسی خود برای مدتی سرزمینهایی را اداره کرد که در حد یک امپراتوری وسعت داشتند. این قدرت سیاسی به دلیل شایستگیهای فردی و اقبال عموم مردم به او بود. این الگو در زندگی خانوادگی نیز بسیار موفق بود. او با دختر بزرگترین شخصیت زمان خود ازدواج کرد و فرزندانی شاخص و شایسته تربیت کرد که پس از قرنها هنوز آنها را در روی زمین با نام میشناسند. او در کارهای اجتماعی و خیریه پیشگام بود و زمان زیادی را برای کمک به فقرا و همصحبتی با آنها سپری میکرد. برخی از فقیرانی که او به آنها کمک میکرد همکیش او نبودند و برخی نیز هنگام دریافت کمک حاکم زمان را که خود او بود نفرین میکردند. او در اقتصاد و تولید نیز بسیار موفق بود و هنوز در محل زندگی او هکتارها زمین آباد وجود دارد که به نام این شخصیت شناخته میشود. بعد از چهارده قرن محلیها میگویند تعدادی از چاههای این منطقه که هنوز آب دارد با دست خود او حفر شده است. الگوی شیعه بیشترین تولید و کمترین مصرف را داشت. و با وجود اینکه غذای سادهای داشت بدنی قوی داشت. سبک زندگی مورد تأیید او درختی کویری بود که با دریافت کمترین مواد غذایی بیشترین کارایی را دارد و نه نیزار کنار آب که بیشترین مواد را دریافت میکند و ترد و شکننده است. سیاست و خانواده و کارهای اجتماعی باعث دور شدن او از هنر و ادبیات نشد و سخنان او هنوز الگویی برای آموزش ادبیات و آرایههای هنری است. او خود را امیر کلام مینامید. هر یک از این ویژگیها به تنهایی برای خودبینی و غرور کافی است. اما او متواضع و خاکی بود. اهل شبزندهداری بود و سخنان او در عرفان و خداشناسی و حکمت برای صدها سال الگوی عارفان و حکما بوده است. با اینکه دشمنان زیادی داشته است هیچ یک نتوانستهاند در سخنانی که از او نقل شده است رد و نشانی از خرافات و جهل رایج در آن زمان بیابند. اگر در صدها خطبه و نامهای که منسوب به انسانی است که 14 قرن پیش میزیسته نمیتوان مطلبی خلاف علم امروز یافت این احتمال را که او یک انسان عادی نبوده است نمیتوان نادیده گرفت.
شیعه به معنای پذیرش چنین الگویی است و مکتبی که چنین الگویی را برای زندگی بشر معرفی میکند در تمام دورانها قابل دفاع است. البته هر دین و مکتب دیگری نیز الگویی برای زندگی معرفی میکند و تلاش میکند انسانها را قانع کند که بر اساس آن الگو رفتار کنند. این الگوها با اینکه اغلب اهل حکمت و اخلاق و گذشت هستند، اما هیچ یک جامع نیستند. به عنوان نمونه حضرت موسی به دنبال اصلاح اندیشه و رفتار حکومت وقت است و با دست خالی با فرعون زمان درگیر میشود و با کمک خداوند موفق میشود. حضرت عیسی نیز با اینکه در چنین مسیری گام بر میدارد، اما بیشتر جذابیت شخصیت او به این دلیل است که اهل بخشش و تواضع و محبت است. اما سایر موفقیتها در زندگی خانوادگی، در اقتصاد و تولید و در ادبیات و هنر در زندگی این دو پیامبر بزرگ گزارش نشده است. شاید این بزرگان در این بخشها نیز موفق بودهاند. اما دینی که چنین بخشهایی را گزارش نمیکند نمیتواند انسانی جامع بسازد. در ادبیات و هنر غیر دینی نیز الگوهای جذاب زیادی یافت میشوند. اما این جذابیتها یا مانند مردعنکبوتی ارتباطی به اخلاق و حکمت ندارد و یا فاقد جامعیت است.
شیعه به معنای پذیرش الگویی جامع است که رشد همهجانبه را به بشر آموزش میدهد. رشد همه جانبه گمشدة بشر امروز است و نخستین پیام چنین الگویی به بشر امروز این است که انسان باید در تمام ابعاد زندگی رشد کند. شاعری که تمام عمر خود را کنار شومینه غرق در آرایههای زبان است، جنگاوری که فقط بدنی قوی و ورزیده دارد، فعالی اجتماعی که از زندگی خانوادگی خود چشمپوشی کرده است و زاهدی که در تمام عمر خود هیچ تولید ثروتی نداشته است، فیلسوفی که فقط تفسیر متون قدیم را بلد است و کارمندانی که در تمام عمر کاری خود فقط پشت میز نشستهاند اگر هیچ یک حال خوبی ندارند و در پایان عمر از زندگی خود رضایت ندارند شاید به این دلیل است که رشدی کاریکاتوری داشتهاند و فقط یک بعد از زندگی را تجربه کردهاند. تمام این افراد به الگویی نیاز دارند که شخصیتی جامع داشته باشد. ادعای من این است الگویی جامع مانند الگوی شیعی نه تنها در هیچ دین و مکتبی وجود ندارد بلکه حتی به خیال بشر نیز نرسیده است و در هیچ رمان و سریالی شخصیتی مانند او ساخته نشده است. تعصبی هم ندارم. اگر شخصی مانند او یا بهتر از او را یافتید همگی پیرو او خواهیم شد. (زندگی بر اساس این الگوی جامع رضایت و آرامش را به دنبال دارد. رضایتی که در خانوادة الگوی شیعی موج می زند پاسخ دوم این پرسش است که چرا شیعه هستم؟)