فرزندان خدا
یونانی ها خود را از نسل خدایان می دانستند. اما قرآن اهل کتاب را نیز متهم می کند که خود را فرزند خدا می دانند.
البته یهودیان و مسیحیان با صراحت چنین ادعایی را ندارند. اما نشانههایی از این ادعا در متون آنها وجود دارد. در تورات بعد از بیان داستان خلقت انسان، با ابهام از نسل خدایان نیز سخن به میان آمده است. "چون آدمیان شروع کردند به زیاد شدن بر روی زمین و دختران برای ایشان متولد گردیدند، پسران خدا دختران آدم را دیدند که نیکومنظرند و از هر کدام که خواستند زنان برای خویش می گرفتند." (پیدایش، 6:3) آیا پیدایش قوم برگزیده حاصل این ازدواج است؟
در عهد جدید نیز خدا بیشتر با عنوان پدر آسمانی معرفی میشود و برخی از فیلسوفان مسیحی با صراحت نسبت انسان با خدا را نسبت پدر و فرزندی میدانند. به عنوان نمونه لایبنیتز مینویسد: "هر روح در محدودة خویش الوهیت کوچکی به شمار میرود. از این روست که ارواح قادرند وارد نوعی اجتماع با خداوند شوند و نسبت خداوند به آنها نه فقط مثل نسبت مخترع به ماشین خود ... بلکه همچنین مانند نسبت سلطان به رعایای خود و حتی مانند نسبت پدر به فرزندان خویش است" (لایب نیتز، ۱۳۷۲، ۱۸۴)
دلایل قرآنی در رد انسانخدایی صورت منطقی مشترکی دارند. در تمام این دلایل به ضعفها و نقصهای انسان اشاره میشود. خدایی برازندة کسی است که در وجود خود نیازمند به چیزها نباشد. خدایی که چیزها را خلق کرده است باید از خلقت خود آگاهی کامل داشته باشد و بر آن مسلط باشد. اما رویدادهایی که باعث رنج و مرگ انسان میشود خارج از سیطره و یا آگاهی اوست.
در قرآن مهمترین آیات توحیدی با نفی الوهیت انسان همراه هستند. در سورة توحید وحدت خداوند با نفی صفات انسانی همراه میشود. اینکه خداوند زاده نمیشود و نمیزاید به معنای نفی الوهیت انسان است. در آیات توحیدی سورة بقره نیز بعد از بیان یکتایی خداوند ضعفهای انسانی مانند چرت و خواب و مرگ و جهل و خستگی از خداوند نفی شده است. در چند آیة بعد ناتوانی نمرود در تغییر جهت طلوع خورشید دلیلی بر نفی الوهیت اوست و سپس انسانی که توحید را پذیرفته است زنده کردن پرندگان را که فعلی خدایی است تجربه میکند. این فراز از آیات زنده کردن مردگان را که ادعای نمرود بود به ابراهیم نسبت میدهد. این پایان خوش برای انسانی که بندگی را پذیرفته است نشان میدهد اشارة آیات قبلی به جهل و مرگ انسان از سر بدخواهی و برای تحقیر او نیست. ضعف و نیاز و بندگی حقیقتی است که انسان با پذیرش آن میتواند صفات الهی را بشناسد و با تقرب به او رنگی الهی بیابد.