نقش برجام در شرطی کردن اقتصاد ایران
سگ پاولف الگوی موفقی در روش تربیت انسان مدرن بود و به شیوهای گسترده به کار گرفته شد. مهمترین کشف پاولف این بود که اگر برای مدتی هنگام غذا دادن به سگ صدای زنگ به گوش برسد، پس از آن صدای زنگ به تنهایی باعث تشرح بزاق میشود. با این الگو میتوان انسانها را شرطی کرد و با محرک و پاسخ عادتهای رفتاری آنها را تنظیم کرد. در تبلیغات، کارتونها و بازیهای رایانهای به شک گستردهای از این الگو استفاده میشود و انسانها شرطی میشوند. انسانی که شرطی میشود بر اساس عادت رفتار میکند. عقل و تفکر و آزادی در رفتار ناشی از عادت نقش زیادی ندارند.
کشورها را نیز میتوان بر اساس مدل سگ پاولف شرطی کرد. اگر بتوان اقتصاد یک جامعه را شرطی کرد، میتوان نبض اقتصاد آن جامعه را در دست گرفت. ترشح بزاق سگ با صدای یک زنگ به این معناست که بدون هیچ هزینهای میتوان هیجان ایجاد کرد. اقتصادی که شرطی میشود گرفتار چرخهای از عادتها میشود و ممکن است با صدای یک زنگ رشد کند و با صدای یک زنگ سقوط کند. در چنین اقتصادی آزادی و عقلانیت حاکم نیست. اقتصادی که شرطی میشود با شنیدن یک جمله به هم میریزد. شرطی کردن یک اقتصاد شکل پنهانی از استعمار و سلطه و اشغال است.
اقتصادی که آزاد باشد به واقعیتها و اتفاقات خارجی واکنش نشان میدهد. اقتصادی که شرطی میشود به سخنان و امضا و قهر و آشتی دیگران واکنش نشان میدهد. در دنیای امروز مذاکره و ارتباط اقتصادی لازم است. اما اقتصاد نباید شرطی شود. اکنون واژه برجام به صدای زنگی تبدیل شده است که در بازار هیجان ایجاد میکند و مخالفین و موافقین برجام در شرطی شدن اقتصاد ایران به یک اندازه مقصر هستند. این واژه باید از ادبیات اقتصادی و سیاسی حذف شود، تا رفتار بازار عقلانی شود و منتظر شنیدن صدای زنگ نباشد.
ترامپ در چند ماه آخر دیگر با هیچ سخنی نمیتوانست اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار دهد. بایدن برای اینکه گرفتار وضعیت مشابهی نشود و تسلط خود بر اقتصاد ایران را بازسازی کند مجبور است به برجام برگردد. اکنون برجام به ابزاری برای شرطی کردن اقتصاد ایران تبدیل شده است. گرچه بازگشت رئیس جمهور جدید به برجام باعث رشد ارزش ریال (ترشح بزاق) میشود، اما بار دیگر این قدرت را به او میدهد که با یک جمله (صدای زنگ) بتواند ارزش ریال را نصف کند.